ظاهرا آنچه در
پست قبلی نگاشتم باعث سوءتفاهم چندتا از دوستان شده و آن را توهینآمیز تلقی کردهاند. متن مورد نظر از دید یکی از همان کسانی که هر روز در گوشهای از کشور به دستور گردانندگان نیمه پیدا و نیمه پنهان خود دست به عربدهکشی و قداره بندی میزنند نوشته شده. آنچه این «عربدهکش حرفهای» بیان کرده و توهینی که به اعراب یا افغانها و یا خارجیها کرده همان چیزی است که گردانندگان زیرک این عروسکان خیمهشببازی در کله ایشان فرومیکنند. ایجاد نفرت در این جماعت با استفاده از خمیرمایههای قومی و ملی و مذهبی باعث روشن شدن آتشی در درون این برادران و خواهران میشود که حاضرند هر کار خلافی بکنند.
در ضمن در نوشته پست قبل سعی کردم نشان دهم که گروهی از ما هرگونه صفت منفیای را نسبت به اعراب روا میداریم و آنان را عقب مانده میدانیم درحالی که در پایتخت کشور مان به سفارتخانهها و دیپلوماتهای کشورهای دیگر حمله میشود. خواستم نشان بدهم که وحشیگری این است که این حملهکنندگان هموطن ما دارند. در عین حال مایل بودم بگویم که آن «بدویت»ی که همان گروه از ما اعراب را به آن میشناسند لااقل در کویت و دیگر کشورهای ثروتمند عربی وجود ندارد. بماند که مطلب را تحت فشار زمان نوشتم و نتوانستم بیان کنم که در کشور خود ما هم وضع بهتر از قسمتهای بدویای که در جهان عرب هنوز به چشم میخورند نیست. به خودمان که آنقدر پول داریم که کامپیوتری بخریم و اشتراک اینترنتی را بپردازیم نگاه نکنیم. در بخش بزرگی از کشورما کامپیوتر و اینترنت هنوز کالای لوکس است. ایران مساوی بخش مرفه جامعه تهران نیست. «بدویت» در کشورما هم وجود دارد.
عمیقا معتقدم هیچکس حق ندارد به دیگری توهین کند یا از الفاظ و گفتاری استفاده کند که دیگری از آن برداشتی توهین آمیز داشته باشد. این یکی از معدود پایههای فکری من است که هنوز به صددرصد بودن آن اعتقاد دارم. نژادهای مختلف بشر را «متفاوت» از هم میدانم و نه «برتر». هیچ انسانی بر انسان دیگر فخر و ارجحیت ندارد. باور دارم به اینکه علیرغم وجود تفاوتها، همه ما شش هزار و خوردهای میلیون نفر ساکن کره خاک در یک سری اصول با هم برابر هستیم. همانگونه که همگی ما بلااستثناء به غذا نیاز داریم، میخوابیم، میخندیم، گریه میکنیم و ... به احترام به انسانیت خویش نیز نیاز داریم. توهین به «اعراب» یا هر گروه و نژاد دیگری را بر نمیتابم.
در این وبلاگ سعی کردهام به کسی توهین نکنم. لغزشهائی که در این زمینه داشتهام را خوانندگان عزیز و پر حوصلهام تذکر دادهاند که ممنونشان هستم. چقدر خوب میشد که مراجعین به اینجا عادت زیر ذرهبین گذاشتن و سبک و سنگین کردن هر لغت و جمله متن را که خود من درباره خبرگزاریها یا گفتار مقامات یا خبرهای مختلف اعمال میکنم درمورد نوشتههای من نیز بکار میگرفتند و ایرادات کارم را به من میگفتند.
در هر حال یک بار دیگر عرض میکنم که آنچه در پست قبلی نگاشتهام از زبان خودم نیست. اگر هم هنوز کسی هست که با وجود توضیحات بالا قانع نشده و نوشته موردنظر را توهینآمیز میداند از صمیم قلب از ایشان عذر خواهی میکنم. لطف کنند و بار دیگر که احساس توهین و یا رنجش از مطالب این وبلاگ کردند، سریعا اطلاع بدهند تا رفع سوء تفاهم گردد.
با تقدیم احترام
ققنوس