"درباره گاز، خوب که چی؟ ما هم یک مدت در ونکوور برق مان رفته بود. ما لایق آن چیزی هستیم که داریمش"
فرمایش ایشان متین. حتی می توانم اضافه کنم که در همه جای دنیا برق می رود، گاز قطع می شود، بزرگراه ها بند می آیند و خلاصه سرویس های مختلف شهری و روستائی برای مدتی کوتاه یا بلند دچار اخلال می شوند.
در عین حال که روی دادن این اختلالات طبیعی است، زیاد روی دادنشان در زندگی ما معمولا طبیعی نیست. یعنی ما هر روز قطعی آب و برق و گاز و تصادف پنجاه اتومبیل در بزرگراه اصلی شهر را تجربه نمی کنیم. این است که من با نگاه انتقادی به حرفهای آن دو فامیلم نگاه کردم. اگر در طول سال معمولا یک بار گاز مان قطع می شود این واقعه سالی یک بار قاعدتا باید به عنوان یک خبر داغ در ذهن ها نقش ببندد، آن هم فقط چند روز پس از قطعی دو روزه گاز در زمستان.
شک نیست که سرمای شدید امسال ایران را کسی به انتظار ننشسته بوده ویک عامل قطع گاز همین سرمای شدید و مصرف بالا است. برای من قدری عجیب است که در زمستانی که سرمای آن "خبر"مهم برای مردم تلقی می شود برای آن دو فامیل من قطع دو روزه گازشان خبر مهمی نبوده. همین.
حالا شاید بتوان گفت که این نگاه، نگاه آن دو قوم و خویش من بوده فقط. در هر حال امیدوارم که اینگونه نگاه به پدیده های اطراف در ما جا نیافتد که شاید سالها بعد همین دو فامیل من خواهند گفت: "خبری نیست. هان؟ آن نیروگاه اتمی را می گوئی؟ یک مقدار نشتی دارد دیگر، مگر چی است؟"
manzoor man in nist ke bitafovoti mardom ra nadide begiram va ya tojih konam amma man ham ta 6-7 mahe pish az hamin mardom boodam va haminghadr bitafavot.hatta yek bar ham khabarhaye Iran ra donbal nemikardam. in yaas omoomi ast ke geriban gir mardom shode ast. mardomi ke az sobh ta shab dar hale davidan hastand va roozgareshan dar hale pas raft ast. hame harkathaye ejatemaee shan be shekast anjamide va badtar hasel shode ke behtar na.
Rastash ra bekhahi mardom digar khastean hamin.