امروز با دوتا از بستگان در دو شهر داخل کشور (تهران و کرج) تلفنی صحبت کردم. حال شان خوب خوب بود. اوضاع و احول هر دو هم رو به راه و دماغ شان چاق. درمورد قطع گاز از ایشان پرسیدم گفتند نه خبری نیست، گاز داریم و به حمد الله همه چیز روبه راه است. گفتم ولی در رسانه های ایرانی در اینترنت خلاف این ذکر شده. گفتند آهان، آن را می گوئی؟ چند روز پیش یک دو روزی گاز مان قطع شد، ظاهرا در غرب کشور هم قطعی و افت فشار داریم. همین. گفتم پس چه می گفتید که هیچ خبری نیست و اوضاع رو به راه است؟ با تعجب گفتند خوب خبری نیست و روبه راه است دیگر. حالا مگر گاز دو روز قطع شد چی شد؟
از گرانی پرسیدم گفتند یک کم همه چیز گران تر شده ولی مهم نیست و آنقدر فشار نمی آورد. قیمت چند قلم کالا را که روی وب سایت های ایرانی آمده بود برایشان خواندم. گفتند وا؟ اینقدر؟ چه خوب! ننوشته کجا است این مغازه ای که فلان چیز را به بهمان قیمت می دهد؟ گفتم نخیر. گفتند اینها که تو گفتی قیمت های ده دوازده روز پیش است. عرض کردم که من از اخبار چهار روز قبل برایشان نقل قول کرده ام. فرمودند که قیمت ها یک کم دیگر نسبت به آن موقع هم بالا رفته اند. پرسیدم با بالا رفتن قیمت ها مشکلی ندارید؟ گفتند نه، مثل همیشه شب عید است دیگر. قیمت ها که همیشه خدا دارند بالا می روند. که چی؟
من یکی که حسابی گیج شده ام. دو روز قطعی گاز در زمستان پر برف و سرد «خبری نیست»، جهش قیمت ها «مهم نیست» از دید این دو فامیل ما. نمی دانم که این «مهم نیست» ها و این «خبری نیست» ها را فقط این دو خانواده می گویند یا دیگران هم به اینکه خبری نیست و مهم نیست معتقدند. خدا بخیر بگرداند وقتی که دو روز در وسط زمستانی که شدیدا سرد است گاز قطع می شود و قیمت هائی که امام جمعه تهران را به تذکر وا می دارد مهم نباشند و خبری تلقی نشوند، پس مهم چیست و خبر کدام است؟ حالا شاید هم فقط این دو فامیل ما هستند که اینها برایشان چیزی نیست و وضعشان از هر لحاظ رو به راه است. نمی دانم.
Atoosa: www.khoor-shid.persianblog.com