قسمتهای قهوهای از نگارنده این وبلاگ است. این هم
لینک مطلب اصلی. بخاطر رعایت اختصار کل مطلب را اینجا درج نکردهام:
--------------------
به گزارش خبرنگار سياست خارجي
خبرگزاري فارس، منوچهر متكي وزير امور خارجه كشورمان پيش از ظهر امروز چهارشنبه در مراسم نهمين سالگرد شهادت خبرنگار و ديپلماتهاي جمهوري اسلامي ايران در مزار شريف كه در محل وزارت خارجه كشورمان برگزار شد، گفت: امروز خونهاي به ناحق ريخته شده شهداي ما در سرزمين اسلامي و اقصي نقاط جهان به درختي تناور بدل شد و امروز به بار نشست.
(«خون» در ادبیات سمبولیک ما «درخت» را آبیاری میکند. خودش به درخت تبدیل نمیشود!)
وی در ادامه سخنانش گفت: آنچه امروز در منطقه متولد شده و آمريكاييها پيش بيني نميكردند موج بيداري، آگاهي و بهرهگيري از انقلاب عظيمي است كه در عرصه ارتباطات و انتقال اطلاعات پديدار شده است. (البته ببخشیدها، ولی این «انقلاب عظیم در عرصه ارتباطات» در منطقه که میفرمائید یک پایهاش بر روی همان اینترنتی است که در ایران هنوز بصورت دایل آپ عرضه میشود و هر روز احتمال آن میرود که حتی صفحه اول «یاهو» نیز فیلتر شود. در زمان صدام حسین که اگر اشتباه نکنم اینترنت در عراق یا نبود یا بسیار بسیار محدود بود. افغانستان زمان طالبان هم که گفتن ندارد چقدر با اینترنت را میشناخت. در زمینه «پیشبینی» چنین موج عظیمی هم باید عرض کنم که هیچکس در جهان پیشبینی نمیکرد که اینترنت چنین موج عظیمی از تغییر را در جهان (و نه فقط در منطقه) به راه بیاندازد. در ضمن اکثر دستگاههای ارتباطی جهان معاصر یا در آمریکا اختراع شدند (مثل اینترنت و تلفن همراه) و یا آمریکا در توسعه و بهبود آنها نقش اساسی بازی کرده. الهی ذلیل بشوند این آمریکائیها که اینقدر کارهای بدبد میکنند).
وي ادامه داد: اگر ديروز در پشت درهاي بسته، ديپلماسي تعميق را القا ميكردند و به پشتوانه سلاحهايشان به پيش ميبردند ولي امروز ملتها نوع حركات آنها را در عرصه سياسي چه در منطقه و چه در صحنه بينالمللي نانوشته ميخوانند و مطلع ميشوند. (خداوند به «یوتیوب» آمریکائی و وبسایتها و وبلاگهای آزاد از نفوذ هر نوع خبرگزاری منطقهای و جهانی خیر بدهد که دارند چشم و گوش ملتها را باز میکنند!!!)
وزير خارجه كشورمان افزود: اگر در دوران انقلاب اسلامي نخواستند بپذيرند كه سلاح در مقابل ايمان از كار افتاده است امروز در تمام منطقه آن را تجربه ميكنند. (یک زمانی اجداد همین آمریکائیان که از اروپا به قاره جدیدالکشف آمریکا مهاجرت کرده بودند شروع کردند به کشتن سرخپوستان بومی آنجا. البته سرخپوستان با هرآنچه در توان داشتند وبا «ایمان» به اینکه هرچه نباشد بالاخره سرزمین آباء و اجدادیشان است و باید از آن دفاع کنند و نیز «ایمان» به اینکه روح همان آباء و اجدادشان حمایتشان مینمایند با نیزه و تیروکمان به جنگ گلولههای مردان سفید پوست رفتند. البته سلاحهای آن آمریکائیان به زمین گرم خورده در آن موقع در مقابل «ایمان» آن سرخپوستان بیگناه نه تنها از کار نیافتاد بلکه نسل سرخپوستان آن سرزمین را هم تقریبا منقرض کرد.
بعدها دشمنان آمریکائیان یاد گرفتند که از نوع بهتری از «ایمان» استفاده کنند به همین دلیل مثلا ارتش با «ایمان» ژاپن که امپراطور و کشور خود را در حد پرستش دوست داشتند، حاضر بودند خود را با هواپیما به ناوهای آمریکائی بکوبند. آمریکای جهانخوار هم ساکت ننشست و با دو بمب اتمی نشان داد که «ایمان» ژاپنیان هم «ایمان» قرص و محکمی نبوده است و هنوز کلی راه باید بروند تا کامل شوند.
دو سه دهه بعد ویتکنگهای ویتنام آمدند و «ایمان» خود را با «پشتیبانی روسیه» آپگرید کردند که نتیجهاش شکست آمریکا شد. البته این میان بلائی بر سر ویتنام آمد که تازه بعد از چهل سال کمکم به مدد همان دشمن قدیمی دارد کمر راست میکند در جهان. به معنای واقعی ویتنام بدبخت «شخم» خورد. از «ایمان» سربازان و فدائیان صدام حسین به او در دو جنگ با آمریکا من چیزی نمیدانم. شاید نوع «ایمان»شان متفاوت بوده است.
راستی یک سوال: من (نوعی) به هر دلیلی(حق یا ناحق) میخواهم با شما (ی نوعی) بجنگم. من به ایمان مسلح هستم ولی شما به ایمان و یک تیروکمان مجهزید. من میبَرَم یا شما؟)
[آمریکائیها] زنگار سلاحهاي مدرن و پيشرفته خود را در مقابل مقاومت مبتني بر ايمان ملتي كه بيدار شده است مشاهده ميكنند. («سلاحهاي مدرن» که «زنگار» ندارند! سلاحهای مدرن برق میزنند، بعد که ماندند و کهنه شدند آنوقت «زنگار» میبندند. معمولا فلزات قدیمی هستند که زنگ میزنند)