-------------------------
بر اساس تازهترين پژوهشهاي علمي سجده كردن انسان را از بيماريهاي روحي، جسمي و همچنين سرطان حفظ ميكند.
به گزارش سرويس اديان و تمدنهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به نقل از پايگاه اينترنتي المحيط، پروفسور محمد ضياءالدين حامد از اساتيد علوم بيولوژيك و از مسوولان پژوهشگاه مركز تكنولوژي قاهره با اعلام اين خبراظهارداشت: در دوره حاضر كه انسان از هر جهت در معرض الكترومغناطيسها قرار دارد و همچنين نياز انسان به تخليه اشعههاي زائد وجود دارد، دريافتيم كه تخليه اين اشعهها از طريق سجده كردن صورت ميگيرد.
وي ادامه داد: براساس يافتههاي موجود هر اندازه كه محور طولي انسان كاهش يابد ميزان در معرض اشعههاي الكترومغناطيسي قرار گرفتن او نيز كم ميشود.
پروفسور حامد اضافه كرد: در زمان سجده كردن هم محور طولي انسان و هم به دنبال آن ميزان تاثيرگذاري الكتريسيتهها كم ميشود و سپس عمل تخليه از طريق تماس پيشاني با زمين صورت ميگيرد، البته در زمان سجده به دليل آنكه ديگر نقاط بدن هم با زمين ارتباط مييابند عمل تخليه آسانتر انجام ميشود و انسان از بيماريهاي روحي، جسمي و حتي سرطان در امان ميماند.
وي افزود: شيوه درست تخليه الكتريسيتهي بدن به همان شيوهاي است كه انسان در زمان نمازگذاردن دارد و به سوي مكه نماز ميخواند، چرا كه اين حالت بهترين حالت است و شخص احساس آرامش و راحتي بيشتري خواهد داشت.
----------------------
من فقط چند نکته را متوجه نمیشوم:
اول) مگر حضرت آیتالله مشکینی از سرطان فوت نکردند؟ یعنی -زبانم لال- بقدر کافی سجده نمیکردند؟ ایشان که آیتالله بودند. «دوز» سجده برای هر بیماری مذکور در بالا چقدر است؟
دوم) این آقای پروفسور معتقد است که «سجده كردن انسان را از بيماريهاي روحي، جسمي و همچنين سرطان حفظ ميكند». خود ایشان ظاهرا بقدر کافی سجده نمیکنند که اینگونه دچار بیماری روحی حاد شدهاند. عالِم بیعمل به چه کار آید؟
سوم) مرحوم مادربزرگ من گاهی وقتها که سجده میرفت بعلت ... وضویش باطل میشد. آیا این ناراحتی دستگاه گوارش مادربزرگ من به نوعی با الکترومغناطیس مربوط بوده؟ یعنی الکترومغناطیس گاز را فشرده میکرده و بعد ... یا برعکس این گاز ... بوده که الکترومغناطیس را با فشار ...؟ آیا قضیه ... مادربزرگ من به علم «الکترومغناطیس حالت گاز» مربوط است؟
چهارم) لغت «یافتهها» در عبارت «براساس يافتههاي موجود» درست تایپ شده یا نه؟ «بافتهها» بنظر من صحیحتر است. شاید اشتباه چاپیای رخ داده. «یافته» و «بافته» فقط یک نقطه با هم فرق دارند.
پنجم) حالا بجای سجده نمیشود یک نیم ساعتی دراز بکشیم تا بدنمان دیگر در آن نیم ساعت «محور طولی» نداشته باشد؟ ضمنا سطح تماسمان هم با زمین زیادتر است برای تخلیه الکتریسیته. مسجد هم که معمولا در تابستان بیپیر خنک است و در زمستان لاکردار گرم. یک چرت نیمساعته بزنیم حسابی «دشارژ» بشویم برگردیم سر کار و زندگیمان.
ششم) پاراگراف آخر ایشان چرا اینجوری است؟ ایشان میگوید شیوه درست چنین است چون این حالت بهترین حالت است. انگار که من بگویم «شیوه درست گرفتن پنچری تیوب دوچرخه اینجوری است چون این حالت بهترین حالت است، تمام». استدلال ایشان خیلی بسیار زیاد کلی اینقدرعلمی بنظر میآید!
هفتم) یکی بیاید محض رضای خدا موکتهای محل کار این حضرت پروفسور را عوض کند. این بنده خدا دو قدم روی آن راه میرود دست به هرچه میزند جَرَقّی برق میگیردش. بابا مرکز فلان و بهمان قاهره، یک کم بفکر اساتیدتان باشید. تا کی موکتهای ارزان؟
هشتم) من یک پانصد ششصد دلاری ته حساب بانکیم هست. گمان میکنید کافی باشد بروم با دانشگاهی که به این آقا مدرک داده صحبت کنم بلکه یک دکترای فیزیک کوانتمی هم من بخرم؟ به مهندسی ژنتیک هم راضیم بخدا.
نهم) اگر کامیون یا وانت دارید بجای آویزان کردن یک زنجیر به اگزوز ماشینتان برای انتقال الکتریسیته ساکن به زمین، یک عدد مُهر نماز به دور اگزوز ببندید.
دهم) این قاهره هم باید شهر جالبی باشد. بیخود نیست سالیانه این همه توریست میروند آنجا. چهارتا از این پروفسورها برنامه سخنرانی بگذارند در شهر خودش میشود یک فستیوال کمدی تمام عیار. چند وقت قبل هم که یک مفتی فتوای محرم شدن در محل کار با خوردن شیر همکار مونث را داده بود. یک دعوتشان بکنیم این دو نفر را بیایند ایران یک مسابقه «پوز زنی چیچیز گوئی» با بعضی از ایرانیها برگزار کنند.
راستی آیا بجای وابسته شدن مسلمانان به اجنبی نمیتوان از مثلا نماز جمعه قاهره سیم کشید برق شهر را تامین کرد؟ این همه امواج مغناطیس و الکترومغناطیس برود توی زمین که چه؟