-------------------
به گزارش فارس به نقل از روزنامه اماراتي "البيان"، ارتش اسرائيل چهارشنبهشب گذشته عمليات نظامي گستردهاي را براي ربودن دو كودك فلسطيني از دست پدرش در روستايي نزديك شهر "الخليل"در كرانهباختري بهراهانداختند. (عملیات نظامی گسترده؟ برای دو کودک؟ آن هم در روستا؟ بابا این نویسندههای خبرهای فارس باید پا شوند بروند آمریکا توی انتشاراتیهای «کمیک بوک» و این چیزها کار کنند. پولش خیلی بهتر است از یک خبرگزاری ایرانی. قوه تخیل قویشان همینجوری الکی الکی دارد هرز میرود.)
شاهدان عيني شهر "بيتلاهيا" شمال غرب الخليل گفتند ارتش رژيم صهيونيستي با ايجاد موانع و با تانكها و خودروهاي زرهي و نفربر و پرتاب بمبهاي آتشزا روستا را به كنترل خود درآورده (نتیجه میگیریم که لابد روستا یک روستای عادی نبوده و بیشتر به «دژ»ی شبیه است که زندگی عادی یک روستا فقط بعنوان استتار و گولزنک بکار میرود و الا دلیل نداشت که با تانک و خورو و بمب وارد آن بشوند) و دو كودك را كه يكي چهار و ديگري دو ساله بود دستگير كردند (بنازم به این انتخاب لغات. نمیگوید «دو کودک را از پدرشان گرفتند». میگوید «دستگیر کردند». یعنی مثلا با خشونت به این دو کودک دستبند زدند. خوب است نویسنده خبر بقدر کافی مست نبوده که مثلا بنویسد «نیروهای اسرائیلی هر دو این کودکان معصوم چهار و دو ساله را جلوی خانهشان از ریش آویزان کردند». بکار بردن لغت «دستگیری» برای بچه دو ساله یا چهار ساله یا نشانه سهلانگاری خبرساز است که مخاطب را «ببو» فرض میکند یا نشانه مست بودن وی.)
"جبر عيسي مرشد"44ساله پدر اين دو كودك دختر فلسطيني سال 2000 با "رفقه"يك زن يهودي ازدواج كرد (پس کودکان فلسطینی خالص نیستند بلکه فلسطینی-اسرائیلی میباشند) و در روستاي شهر الخليل سكني گزيدند و چهار ماه پيش از يكديگر جداشده و مادر كودكان به فلسطين اشغالي بازگشت و دادخواست خود را مبني بر شكايت از همسرش و درخواست پذيرش حضانت دو كودك به دادگاه ارائه داد.
(آهان، پس کل داستان این بوده. طرف با یک زن اسرائیلی ازدواج میکند. خداوند به ایشان دو بچه عطا میکند. بعد (به هر دلیلی) از هم جدا میشوند. مادر برای سرپرستی کودکان به دادگاه درخواستی میدهد که ظاهرا دادگاه با آن موافقت میکند و حق را به وی میدهد. پدر خانواده از گردن نهادن به رای دادگاه سر باز میزند. بعد هم پای پلیس و آجان به این روستا باز میشود تا بچهها را از پدر بگیرند و بدهند مادر. داستانی که مشابه آن را خیلی در جامعه خودمان دیدهایم.
چنین خبری در ذهن خبرسازان ما تبدیل میشود به یک «لشگر کشی» تمام عیار آن هم به روستائی مظلوم و نه بقصد گرفتن کودکان از پدر که «دستگیری» کودکان. توی ایران که زن و بچه مردم را میگیرند میریزند بار مینیبوس میکنند میبرند کلانتری تا تعهد بدهند اسمش است «ارشاد» و «تذکر». اما کاری که اسرائیلیها میکنند برای اجرای حکم حضانت دادگاه و گرفتن دو بچه از پدرشان میشود «دستگیری» بچهها. به این میگویند خبرگزاری معتبر و مستقل!!!).