دنکیشوت اسپانیائی دچار توهم بود و به همین دلیل آسیابهای بادی را بصورت هیولا میدید و نیزهاش را به پره آسیاب فرو میکرد. در ایران اما قضیه برعکس است. ما هیولا را بصورت آسیابی بادی میبینیم که خراب کردنش کار سه سوت است. میخواهیم با آمریکا و اسرائیل سرشاخ بشویم و شکستشان بدهیم و از روی زمین حذفشان کنیم. عیبی هم ندارد. سرشاخ بشویم. خدا را چه دیدی؟ شاید یک روز یکی آمد سرنوشت ما را هم در رمانی نوشت، نقل این کارزار ما با آمریکا و اسرائیل شد جلد دوم دنکیشوت. جلد اولش که طنز بود ولی جلد دوم حتما تراژدی از کار در خواهد آمد.