نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
از وبلاگ مسیح علی‌نژاد «هر روز سنگسار می‌شویم»
این نوشته فوق‌العاده زیبای «مسیح علی‌نژاد» را هم از دست ندهید که هر جمله‌اش کلی حرف دارد برای گفتن. روی متن پائین کلیک کنید و مطلب را در وبلاگ ایشان بخوانید.
------------------------
-----------------------

خواندید؟ می‌گوئید چکار کنیم؟ بخندیم؟ گریه کنیم؟ شاد باشیم؟‌ ناراحت باشیم؟ آب دهان‌مان را به سختی قورت دهیم؟ یا جلوی خودمان را بگیریم که نیاندازیمش بر روی آنچه مربوط می‌شود به فرهنگ غنی آباء و اجدادی ... ؟ سیستم قضائی کشور را مقصر بدانیم یا سیستم فکری مردم کشور را؟ بعد از هر بار شعار دادن در مراسم‌ مختلف همه با هم تکرار کنیم «آه من بسیار خوشبختم»؟ افتخار کنیم؟ کله‌مان را بیاندازیم پائین و از گوشه کنارها بگذریم؟ روی ضربدر بالای صفحه سمت راست کلیک کنیم و صفحه را ببندیم تا همه چیز تمام شود «توگوئی که رستم ز مادر نزاد» ؟ خوش باشیم که «ما را که سنگسار نمی‌کنند»؟ برویم فیلم ۳۰۰ را ببینیم؟ علیه فیلم ۳۰۰ امضاء جمع کنیم؟ از ما که پرسیدند کجائی هستید بگوئیم «پرشن» تا نفهمند «ایرانی» هستیم؟ بنشینیم گوشه‌ای و بگوئیم از دست ما که کاری بر نمی‌آید؟ منتظر نوبت‌مان بشویم؟ خودمان را توی دود و دم گم کنیم؟ غم‌ها را در بطری شراب بریزیم؟ سعی کنیم دستگاه حماقت سنج بسازیم؟ با فروغ هم‌صدا شویم که «در سرزمین شعر و گل و بلبل، موهبتیست زیستن»؟ اصلا کامپیوتر لعنتی را خاموش کنیم و بعد با اس.ام.اس برای هم‌دیگر جوک بفرستیم که یک روز یک ترکه محکوم می‌شود به سنگسار...؟ بی‌خیال همه چیز بشویم و برویم دنبال دختربازی و پسر بازی؟ هیچکدام از اینها؟ همه اینها؟ «آه من بسیار خوشبختم».

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Free Blog Counter