نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
قسمت​های حذف شده از سخنرانی یکی از مقامات
...یک عده بادمجان دور قاب چین آمده​اند به ما گفته​اند که شما اگر کوتاه بیائید ما می​توانیم کاری کنیم که با آمریکا کنار بیائید. این که نمی​شود که. مگر ما اینجا برگ چغندر هستیم؟ ما هیچ کاری با آمریکا نخواهیم داشت. آن قدرت​های زورگو هم هرچقدر می​توانند اسلحه بسازند و تهدید کنند، ما که می​دانیم اسلحه​های شما خیار را هم از وسط نصف نمی​کند آنوقت این کشتی را آورده​اید ما را بترسانید؟ سپر ضد موشک می سازید؟ باید به این قدرت​های شیطانی گفت که نچائی! آخر تربچه نقلی تو را چه به اینکه بیائی و عراق را بگیری؟ مردم منطقه هوشیار هستند و مراقب دسیسه​های دشمنان​شان فراوان نشسته​اند و چشم به راه روزی باید بمانید که ریشه​تان را ملت​های جهان مثل هویج از زمین در آورند و جلوی چهارپایان​شان بیاندازند.

هرچقدر می​خواهید توی اروپا و آمریکا و اقیانوسیه و آفریقا و آسیا دور هم جمع شوید و علیه این ملت دسیسه و توطئه کنید. بروید در مقر اروپائی سازمان جهانی کنفرانس مردمی در بروکسل بنشینید و کلم بروکسل بخورید. هیچ فایده ای ندارد. سردی​تان کرده است. با بادگلو هم وضع​تان خوب نمی​شود. باید تا دیر نشده به آغوش گرم ملت​های منطقه و به دامان حق بازگردید که راه خیر و صلاح​تان در آن است. حالا هی بنشینید و قطعنامه بدهید. تحریم​ ما چه مشکلی از دوش مردم محروم منطقه بار را برمی​دارد؟ به​خود بیائید. شاهد باشید که ما شما را به راه معرفت دعوت کردیم. خیرتان در این است که بیش​ از این در جالیز مردمان منطقه دزدی نکنید.

حالا آنها نشسته​اند توی ماشین آخرین مدل​شان و هی گاز می​دهند و هی مثل کدو حلوائی قلقله​زن از این طرف دنیا می​روند آن​طرف دنیا به رایزنی و مشورت با همدیگرتا کلاه سر این ملت خوب و شریف بگذارند. بدانید که آن روز نزدیک است که مردم دیگر به شما اعتنائی نکنند و دست زورگوی​تان را از سر خود کوتاه نمایند. یک عده آدم شبیه سیب​زمینی بی​خاصیت آمده​اند و می​گویند که آقا اگر این پولدارهای جهان بروند که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی​شود. من می​گویم الان مگر سنگ روی سنگ بند می​شود؟ مگر دست اینها روز و شب در کار نیست تا موش بدوانند در انبار غله مردم جهان؟ مگر در همین کشور خودمان کاری نکردند که گوجه به کیلوئی فلان​قدر برسد؟ تشریف بیاورید به میدان میوه و تره​بار محله ما سر بزنید تا ببینید که گوجه و تره را با پسوند "فرنگی" می​شناسند. من شب رفتم خانه گوجه خریده بودم به بچه​ام گفتم بابائی فکر می​کنی من برایت چی خریده​ام جواب داد گوجه فرنگی. این اوج یک تهاجم فرهنگی است.

توی یکی از شهرها آمدند پهلوی ما گفتند ما آب نداریم سر مزارع​مان ببریم تمام کلم و کاهو​ی ما خشک شده و از بین رفته. سریعا به وزیر کشاورزی دستور دادم که آقا برس به داد این کشاورزان​ما. حالا ما را تحریم می​کنید؟ ما به لطف خدا از قله​هائی عبور کرده​ایم که دیگر راه بازگشت وجود ندارد. استکباریان عالم هم هرچه به ما بگویند که شما بیائید متوقف کنید حرکت قطارتان را و جلوی پیشرفت​تان را بگیرید ما به آنها می​گوئیم که دهان نفرت انگیزتان را ببندید که بوی سیر و پیاز​تان مردم جهان را عاجز کرده. اصلا شما که هستید با آن سازمان ملل پوسیده​ گندیده​تان که جلوی حرکت یک ملت را سد کنید؟ شما خودتان پیشرفت کرده​اید و می​خواهید نگذارید ما پیشرفت کنیم. شما به ما می​گوئید که پنی​سیلین دوای درد ماست ولی بدانید که شلغم سنتی​ما که به دست زحمت​کشان ما در این آب و خاک عمل می​آید هزار بار از پنی​سیلین​های ترشیده شما بهتر است. ما تا پای جان برای دفاع از این فن​آوری عظیم و عزیز هسته ای و بومی کردن آن ایستاد​ه​ایم و حاضریم ده​ها سال هیچ نداشته باشیم بخوریم الا کدو و پیازچه ولی یک قدم از تکنولوژی هسته​ای عقب ننشینیم.

به آغوش مردم​تان باز گردید و به راه راست هدایت شوید. نگذارید که کاری کنیم که بعد از سرشاخ شدن با ما ناچار باشید صورت​تان را با سیلی سرخ کنید و تنها قوت لایموت​تان پیاز و ترب سفید باشد. اشغالگری شما را به جائی نمی​رساند. شرارت برای شما آینده نمی​شود. شما ملت فهمیده و فداکار که حاضرید برای سیلی زدن به صورت صهیونیست​ها اجازه ندهید که با هدر دادن سرمایه​های ملی این مرز و بوم مدام هندوانه زیر بغل لابی استکباری-صهیونیستی بگذارید تا روزی که بساط شاهی​تان از جهان برای همیشه جمع گردد. ملت ما خربزه را خورده​است پای لرز آن هم می​نشیند و بهای آن را هرچقدر هم که باشد با جان و دل می​پردازد. ما براي صدور قطعنامه‌ها از سوي شوراي امنيت هويج و تره هم خورد نمي‌كنيم . زمان اضمحلال كشورهاي زورگو فرا رسيده است.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Free Blog Counter