بهنظر من سایت «
بالاترین» یک مدل مثال زدنی و موفق از آن چیزی است که «دموکراسی» مینامندش. جهت اطلاع آن دسته از دوستانی که گذارشان به این سایت نیافتاده عرض میکنم که هرکس میتواند عضو این سایت بشود و لینکی از یک یا چند مطلب دیگر که بنظرش جالب است را در آنجا در معرض دید عموم بگذارد. دیگر کاربران سایت به این لینک پیشنهادی امتیاز مثبت یا منفی میدهند و در صورت کسب امتیاز حداقلی که مورد نیاز است، لینک در صفحه اول سایت بنمایش در خواهد آمد و آنقدر آنجا خواهد ماند و از دیگران رای خواهد گرفت تا لینکهای جدید کمکم آن را به پائین صفحه و سپس صفحه بعدی و بعدی بفرستند. اگر هم کسی عضو سایت نباشد باز میتواند با مرور لینکهای موجود و کلیک کردن روی آنها آنچه را که دوست میدارد بخواند و ببیند و بشنود.
این یک شرح بسیار بسیار مختصر بود از آنچه در «بالاترین» میگذرد. توضیح دقیقتر در خود سایت آمده. حال چرا دموکراسی؟ چون هر عضو فقط یک آی.دی دارد (اگر تقلب نکند و ده تا نسازد!!!) تا با آن رای بدهد. اگر من مطلبی نگاشتم و خواستم برای مطلبم «رای» جور کنم ناچارم که یاد بگیرم که با چندتائی از بر و بچههای عضو، تشکیل یک «حزب» را بدهیم تا هرکداممان لینکی را معرفی کرد، بقیه به سه سوت به وی رای بدهند و مطلبش را به صفحه اول بفرستند. طبیعی است که اگر قرار است سیستم دموکراتیک باشد، معایب یک دموکراسی را هم خواهد داشت. اینکه مثلا مطلب بدردنخوری ظرف هفت هشت ده دقیقه حداقل رای را بیاورد و به صفحه اول برود همان است که طرحی در دستور کار مجلسی قرار میگیرد چون اعضای حزب اکثریت خواهان آن هستند، حتی اگر طرحی مربوط به «چگونگی تغذیه گربههای خانگی با ماهی ساردین» باشد!
این «هسته»های اولیه «حزب»ها در بالاترین چگونه شکل میگیرند؟ به دو راه. یکی همان روش قدیمی ایرانی خودمان است که هرکس برای خودش و همسرش و بچههایش و عمهاش و خالهاش و ... یکی یک آی.دی میگیرد و وقتی مطلبی را لینک میدهد همه را موظف میکند به او رای دهند. یا با اصغر و اکبر و شهین و مهین که دوستانش هستند صحبت میکند و همگی چشم بسته به هم رای میدهند. راه دیگر که قدری صبر و شکیبائی نیاز دارد این است که آدم هی مدام لینک بگذارد روی بالاترین و کمکم شناخته شود و به مرور زمان گروهی خاص از کسانی که لینکهای وی را میپسندند دور او جمع شوند و بعد فقط برای اینکه لینکهای او را دوست دارند هرچه را که روی بالاترین گذاشت به سه سوت به صفحه اول بفرستند. این همان حالت است که افراد همفکر تلاش میکنند که همدیگر را پیدا کنند، گرد هم جمع شوند و تشکیل یک «حزب» را بدهند.
«تخریب» نیز در دموکراسی به چشم میخورد. دادن رای منفی به مطلبی که شایسته رای منفی نیست به همان بدی دادن رای مثبت به مطلبی مزخرف است. حساب نظر مردم به کنار. هرکس حق این را دارد که به مطلبی رای مثبت یا منفی بدهد. اما باز رای منفی (اگر بصورت گروهی اعمال شود) میتواند سلاحی باشد در دست گروهی برای خاموش کردن گروهی دیگر. خوشبختانه در «بالاترین» هنگام دادن رای منفی از کاربر پرسیده میشود که چرا رای منفی میخواهد بدهد. باید دلیل موجهی داشته باشد.
حاصل همه این رای دادنها و لینک گذاردنها چیزی است بنام «اعتبار» که شبیه همان «اعتبار سیاسی» در کشور خودمان است. هرکس که کاربران دیگر بیشتر بپسندندش، استقبال از مطلبی که معرفی کرده بیشتر باشد، مدت زمان زیادتری از عضویتش در بالاترین بگذرد، اعتبارش بیشتر میشود و میتواند بیشتر از این اعتبار خرج کند.
شک ندارم که راه اندازی یک دموکراسی اینترنتی کامل و بی نقص کاری نیست که از عهده آدمهای عادی برآید هرچند که عاشق این کار و هرچند با ذوق و سلیقه. یک دموکراسی کامل اینترنتی کاری است که دولتها به دنبالش هستند تا بتوانند رایگیریهای انتخاباتی را از طریف اینترنت انجام دهند. هنوز خیلی کار مانده. ولی اینکه افرادی چنین مدل کوچک و بدردبخوری از دموکراسی را در یک جامعه مجازی آنلاین طراحی و اجرا کنند، کاری است بسیار احترام برانگیز. دست شان درد نکند و خسته نباشند.
خلاصه اگر شما هنوز عضو «
بالاترین» نیستید، هرچه زودتر عضو شوید که بتوانید لینک بگذارید و رای بدهید و با رای خود مشت محکمی به دهان...( هیچی بابا اینجا رای دادن مشت به دهان این و آن زدن و شر راه انداختن نیست. رای در بالاترین نشانه انتخاب آدمها است و نه قدرت مشتزنیشان).