نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
این همه مالک بدون کارت سوخت افراد حقیقی هستند یا کاغذی؟
اگر به سایت پایگاه خبری تحلیلی نفت و انرژی ایران و جهان (پایگاه خبری نفت​تایمز) بروید و صفحه «همه چیز درباره كارت هوشمند سوخت» را نگاهی بیاندازید می​بینید که آقای ناصر سجادی، مجری طرح كارت هوشمند سوخت، آخرین وضعیت کارت هوشمند را بیان کرده است. پس از خواندن حرف​های ایشان باید بگویم که :

اول) از 8,400,000 صاحبان خودرو در کشور حدود 1,300,000 نفر به دلائل مختلف هنوز کارت سوخت ندارند. اين يعنی اين همه آدم اصلا به خودشان زحمت نداده​اند بروند به دنبال گرفتن کارت سوخت! يعنی حدود پانزده درصد مردمی که ماشين دارند تا زمان مخابره خبر (۲۵ ارديبهشت) که شش روز مانده به جيره​بندی بنزين، کارت ندارند. اينان چه کسانی هستند که شش روز مانده به جيره​بندی بنزين اينقدر «دل گنده» هستند؟ آیا همه این​ها آدم​های حقیقی هستند و یا یک عده​شان فقط روی کاغذ وجود دارند؟

دوم) در ادامه خبر آمده که «با اجرای این كار برای اولین بار حدود 15 میلیون كارت هوشمند در كشور شخصی سازی شده است». تعداد خودروهای کشور حدود 8,400,000 است. با رقم ۱۵ میلیون کارت خیلی تفاوت دارد. امکان ندارد دو برابر میزان خودرو کارت صادر بشود مگر اینکه منظور ایشان این بوده که بطور متوسط از زمانی که کارت هوشمند سوخت صادر شده تا حالا تقريبا هر خودروئی در کشور یک بار دست به دست گشته که کارت اول مثلا بنام ديگری بوده و ناچارا کارت جديدی برای مالک جديد صادر شده. سرجمع همه اين​ها شده ۱۵ ميليون. من از بازار ماشين سر در نمی​آورم ولی اينکه در عرض چندماه حدود هشت ميليون معامله ماشين در کشور صورت گرفته باشد بنظرم قدری زياد است. دوستانی که خبره هستند نظر بدهند. در این حجم از صدور و باطل کردن و بنام کردن و شخصی سازی کارت امکان سوء استفاده بالاست.

سوم) در ادامه سردار رويانيان، رئيس پليس نيروی انتظامی، گفته است «از این تعداد كارت‌های باقی مانده در ناجا اطلاعات حدود 900 هزار دستگاه خودرو تاكنون به دست آمده كه ظرف چند روز آینده كارت آنها به پست تحویل داده می‌شود و حدود 400 هزار كارت بدون آدرس باقی می‌ماند». یعنی چهارصد هزار خودرو در کشور داریم که پلیس هم نمی​داند آدرس مالکان آنها چه است. چند خط بعد ایشان ادامه می​دهند که «حدود 2.2 میلیون دستگاه موتورسیكلت بدون اطلاعات وجود دارد ».

مسلما زحماتی که نیروی انتظامی و پست و دیگر سازمان​های دخیل در امر جیره​بندی بنزین می​کشند بسیار زیاد است و کار شبانه​روزی از ایشان می​طلبد. نیز شک نباید داشت که منظم کردن یک مجموعه بی​نظم چند میلیونی کاری نیست که به آسانی و بدون خطا انجام شود. ولی با توجه به آماری که دربالا آمده، گمان می​کنم بازار سیاه (همان بازار آزاد) بنزین در روزهای آینده بسیار داغ بشود. تعداد خودروها و موتور سیکلت​هائی که هنوز بلاتکلیف هستند نسبتا بالاست و این خود نشان از شرایط مناسب برای سوءاستفاده دارد.

در هرحال تاکید می​کنم که این یک پروژه عظیم است که با میلیون​ها نفر در کشور سر​و​کار دارد. مسلما خطا و اشتباه در آن پیش می​آید. اما چقدر خوب می​شد که با صرف زمانی بیشتر برای دقت در جزئیات طرح، امکان سودجوئی خلاف​کاران به حداقل می​رسید.

از همه اینها گذشته وقتی داشتن آمار و اطلاعات صحیح از چیزی که به این اندازه ثبت و ضبط دارد و در محضر خرید و فروش می​شود و شماره پلاک و شاسی و چه و چه دارد و تولید داخلش و وارداتش از خارج شدیدا حساب و کتاب دار است، تا این حد با خطا و اشتباه همراه است که پلیس برای حدود پنج درصد خودروها و یک سوم موتورسیکلت​ها آدرسی از مالکان​شان ندارد، باقی امور مربوط به آمار و ارقام و تولید و مصرف و واردات و صادرات کالاهای کشور اوضاع​شان چقدر درهم و برهم است؟
از نظر تئوری چهارصدهزار ماشین در کشور وجود دارند که اگر با عابر تصادف کنند، یا به ناموس مردم تجاوز کنند، یا در دزدی از بانکها بکار گرفته​ شوند، کسی نمی​تواند راننده خاطی را شناسائی و مجازات کند چرا که پلیس هم نمی​داند که آدرس مالکان آنها کجاست! اگر دو میلیون و دویست هزار موتورسیکلت بدون اطلاعات را هم به آن اضافه کنیم آنوقت می​شود حدود 2,600,000 نفراز هفتاد میلیون آدم که اگر جرم بزرگی (در حد قتل عمد یا غیر عمد) هم با وسیله نقلیه خود مرتکب شوند دست هیچ​کس به آنها نخواهد رسید! با چنین وضعیتی چگونه قرار است جیره​بندی بنزین کنترل و اجرا شود خدا می​داند.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Free Blog Counter