نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
سردرد
دور از جان شما یک سردرد بد و گندی کله پر از سیمان این حقیر را دربرگرفته که نگو. قدرت تمرکزم حتی روی امور اولیه زندگی کم شده. نوشتن که جای خود دارد.
از شنیدن خبر آزادی ملوانان انگلیسی اسیر شده در ایران خوشحالم. امیدوارم که خوب و سلامت‌ به کشورشان بازگردند تا دیگر ایران به این حد ناچار از هزینه کردن آبروی خویش نباشد. یک چند روز دیگر احتمالا مذاکرات پشت پرده که باعث آزادی اینها شد به جلوی پرده نقل مکان خواهد کرد. تا آن موقع همه چیز بر اساس حدس و گمان است.

فعلا بروم یک فکری بحال فشار خون بالا و سردردم بکنم. تا بعد
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
3 Comments:
Anonymous Anonymous said...
سلام
مطالبت جالبه
ايشالا خوب ميشي زووووووود...

Blogger ققنوس said...
با عرض سلام خدمت هدیه خانم محترم

ممنون هستم از لطف و عنایت سرکار.

با تشکر و تقدیم احترام
ققنوس

Anonymous Anonymous said...
aziz jan shoma be yemeghdar raafat eslami niaz dari ta halet behtar she.

Free Blog Counter