دور از جان شما یک سردرد بد و گندی کله پر از سیمان این حقیر را دربرگرفته که نگو. قدرت تمرکزم حتی روی امور اولیه زندگی کم شده. نوشتن که جای خود دارد.
از شنیدن خبر آزادی ملوانان انگلیسی اسیر شده در ایران خوشحالم. امیدوارم که خوب و سلامت به کشورشان بازگردند تا دیگر ایران به این حد ناچار از هزینه کردن آبروی خویش نباشد. یک چند روز دیگر احتمالا مذاکرات پشت پرده که باعث آزادی اینها شد به جلوی پرده نقل مکان خواهد کرد. تا آن موقع همه چیز بر اساس حدس و گمان است.
فعلا بروم یک فکری بحال فشار خون بالا و سردردم بکنم. تا بعد
مطالبت جالبه
ايشالا خوب ميشي زووووووود...
ممنون هستم از لطف و عنایت سرکار.
با تشکر و تقدیم احترام
ققنوس