نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
فعلا هرکی هرکی است، ما هم اینجا کامنت می گذاریم
این چه وضعی است که آدم می خواهد پاسخ کامنت رسیده را در کامنت دونی وبلاگ خودش بدهد ولی پیغام خطا می گیرد؟ این دیگر خیلی طرفه است از کامپیوتر و عصر اینترنت. تمام پسوردها و کنترل های وبلاگ ساخته و پرداخته تو باشد و آنگاه هنگامی که می خواهی از کامنت دانی ات استفاده کنی پیغام بگیری که نمی شود؟ ولله من که سر در نیاوردم از این اختراع بشر. بگذریم.
می خواستم متن زیر را کامنت کنم در جواب فرهاد که نشد. گفتم حالا که بزرگان مملکت نه تنها پول روسها را تا ریال آخر جرینگی می دهند دستشان بلکه یک چند میلیون دلاری هم محض رضای خدا و نوع دوستی و لابد بعنوان تنخواه گردان پروژه در اختیار تاواریش های موذی می گذارند که ما و شما ندارد؛ وقتی طرف با آن همه سر و صدا که درباره دزدی هایش و بخور بخورهایش کرده اند به سه سوت متواری می شود و هنوز هم کسی نمی داند که با پاسپورت خودش فرایری (بر وزن "جزایری") شده یا نه و اینکه کجاست؛ وقتی برای سرکار خانم شادی صدر و محبوبه عباسقلی زاده بخاطر تقاضا برای برابری حقوق زن و مرد قرار دویست میلیون تومانی صادر می شود که بقول خانم آسیه امینی اگر از دیوار مردم بالا رفته بودند و دستگیر شده بودند قرار کفالت شان بسیار کمتر از این بود؛ وقتی دیدم که هرکس در مملکتم هرکاری که دلش می خواهد می کند و انگار نه انگار که قانونی هست و حساب و کتابی؛ آنگاه با خودم گفتم که خوب اگر نتوانستی در کامنت دانی پاسخ دوستت را بدهی اشکال ندارد، همیجا بعنوان یک پست بگذار. فعلا که اوضاع شیرتوشیر اساسی است، تو هم از این گوشه بزن و برو. کسی که متوجه نمی شود.
این هم آنچه قرار بود کامنت کنم که نشد:
---------------------
فرهاد عزيز سلام
ممنون از اينکه به ياد من بودي. راستش اين چند روزه من خودم هم نمي‌دانم چکارداشتم مي‌کردم! کمي افسردگي، کمي سرخوردگي، کمي احساس انحراف در وبلاگ به سمت سياست، کمي کله به ديوار کوبيدن... خلاصه خيلي اوضاع و حال و روز عجيب غريبي داشتم. هنوز هم دارم ولي اميدوارم يک کم جهت دار تر بشوم. نگران من نباش. بادمجان بم آفت ندارد. محسن مخملباف يک داستاني دارد که اسمش يادم نمي‌آيد ولي از زبان يک بنده‌ خدائي است که دارند در ساواک شکنجه‌اش مي‌کنند. يک‌جاي اين داستان مي‌گويد هيچ گمان نمي‌کردم آدميزادي که اينقدر شکننده است و با هر بادي فزرتش قمصور مي‌شود (نقل به مضمون) تا اين حد جان سخت باشد. خلاصه اينکه جان سخت تر از اين حرفها هستم. نگران نباش. ممنون از اينکه به ياد من هستي.
کتاب بوف کور. شايد باور نکني ولي هيچوقت نتوانستم اين کتاب را بخوانم. من عادت بدي در کتاب خواني دارم. من با تک تک لغات کتاب و با تک تک جملات و فضاها و آدم‌ها و شخصيت‌هاي کتابها زندگي مي‌کنم. يعني کاملا مي‌روم توي آن فضا. بوف کور من را به هزارتوي درون خودم مي‌برد. گم مي شوم در لابلاي هر اتاقک اين هزارتوي. دست خودم نيست. گاه براي دقيقه‌هاي طولاني مي‌نشينم و از پنجره ديد خودم به راوي داستان که دارد از پستوي خانه به دختر اثيري و پيرمرد لب جوي مي‌نگرد فکر مي‌کنم. داستانش آنقد غني است که براي فکر کوچک و محدود من جلو رفتن در آن تا کنون ممکن نبوده.
اما مي‌داني چه است؟ بالاخره بايد بخوانمش. اينطور نمي‌شود که من غني بودن متن صادق عزيز را بهانه کنم و از زيرش در بروم. بايد بخوانمش. متشکر از ياد‌آوري‌اي که کردي. ولي لطفا براي من کاري بکن. من به نظر تو و به برداشت تو از اين داستان احتياج دارم. من را در هزارتوي پيچ در پيچ ذهن هدايت که مي‌رساندم به خودم راهنمائي ام کن.
يک دنيا تشکر از اينکه به ياد من بودي و يک دنيا تشکر ديگر از اينکه گوش من را مي‌گيري و از دنياي زشت و زمخت سياست به دنياي زيبا و لطيف ادبيات مي‌بري.
قربان تو (ارادتمند خيلي رسمي است!!!)
ققنوس
---------------------------------
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
10 Comments:
Anonymous Anonymous said...
به هر حال این بهترین رمان ادبی بوده که من تا حالا خوندم. هر چه جلوتر می رفتم به خواندن بقیه ی داستان علاقه ی بیشتری پیدا می کردم. طوری که چهار روزه کتاب را تمام کردم. من کتاب "ژرمینال" امیل زولا را دارم و با اینکه کتاب خوبی است و شهرت جهانی دارد ، اما باز هم من هر سری چند صفحه را می خوانم و بعد کنار می گذارم . همینطور بسیاری داستانها و کتابهای دیگه. من حالا می فهمم نوشتن داستانی که خواننده را به خواندن ادامه ی آن ترغیب کند ، کار هر کسی نیست!
من در حال حاظر دارم کتاب دیگر صادق هدایت بنام "توپ مروارید" رو می خونم. این کتاب رو از سایت قفسه گرفتم.
وای ، چقدر حرف زدم. ببخشید که طولانی شد. ولی این کتاب صادق هدایت اینقدر روی من تاثیرگذار بود که هنوز هم حرفهای زیادی برای گفتن دارم.
من در نهایت فقط می تونم بگم که هر کسی ممکنه برداشت متفاوتی از کتاب بوف کور داشته باشه. ممکنه شما به نکته های مبهم دیگری پی ببری که من حتی متوجه اونها نشدم. و همینطور بلعکس.
در ضمن یک نویسنده ی ایرانی مقیم لندن کتابی با عنوان "ناسیونالیسم صادق هدایت" چاپ کرده که به نظرم کتاب جالبی برای شناخت بیشتر این نویسنده ی بزرگ و همینطور رمان شگفت انگیز بوف کور باشد.
با سپاس فراوان

Blogger ورجاوند said...
ققنوس عزیز درود بر شما
نوروز باستانی را به شما تبریک گفته ، آرزومند سلامت و موفقیت روزافزون شما هستم

Blogger ققنوس said...
فرهاد عزیز سلام

ممنون از کامنت هایت

هیچگاه در زندگی ات معتقد نباش که کسی فکرش به مراتب غنی تر است و اطلاعات بیشتری نسبت به تو دارد. به همان نحو اینکه فکر کنیم که ما (هرکه باشیم) از دیگران بیشتر می دانیم و بلدیم ما را به بیراهه می کشاند. هرکدام از ماها قسمتی از حقیقت در نزدمان است و تنها باید با بحث و گفتگو قسمتها را بگیریم و پهلوی هم بگذاریم. طول عمر هیچکس هم نشان دهنده تجربه بدردبخورتر او نیست.

راستش ذهن شما جوانترها آنقدر باز و جالب است که خیلی وقتها احساس می کنم به راهنمائی شماها نیاز دارم. مجسم کن اگر بشود بین ذهن جوان و پیر پل زد و کاری کرد که هردو با هم تبادل اطلاعات کنند. من و تو بعنوان نمایندگان دو نسل خیلی چیزها داریم که به هم یاد بدهیم و از هم یاد بگیریم. ما خیلی حرفها داریم که با هم بزنیم.

(بقیه در پست بعدی(

Blogger ققنوس said...
فرهاد عزیز

از خیلی ها که دستی در ادبیات دارند شنیده ام که بوف کور یکی از غنی ترین و پیچیده ترین آثار ادبیات معاصر ما است.

نکته جالبی را اشاره کرده ای که به نیازهای عاطفی و جنسی جوانان ما اشاره می کند.

ببین چه هنری بکاربرده هدایت که هنوز بعد از هفتاد سال خواننده ای که بقدر هفتصد سال جهانش با جهان خوانندگان زمان هدایت تفاوت دارد را اینچنین دنبال خود می کشد. هنر یعنی این!

قسمتهائی از کتاب "توپ مروارید" را در ده سالگی خواندم! درست و حسابی نمی فهمیدمش ولی حس می کردم که زبانش متفاوت است با بقیه نوشته هائی که دور و برم بود. اگر اشتباه نکنم این کتاب هدایت را جزء آثار نسبتا ضعیف وی طبقه بندی می کنند ولی تا حالا از کسی که این اثر را خوانده باشد نشنیده ام که بگوید بد بود یا بدرد نمی خورد.

یک دو سال پیش بخش فارسی رادیو بی بی سی سلسله برنامه هائی درباره صادق هدایت درست کرد و پخش نمود. به این آدرس برو :

http://www.bbc.co.uk/
persian/arts/story/
2004/05/040512_pm-hedayat13.shtml

و ببین که می توانی به آنها گوش بدهی یا نه. اگر نتوانستی بگو تا امتحان کنیم آیا من می توانم برایت فایل های صوتی این برنامه ها را ایمیل کنم.

درضمن چند وقت پیش نمی دانم از کجا چندتا لینک به دستم افتاد که مجموعه آثار کامل هدایت را (آنگونه که وبسایت ادعا می کرد) بصورت پی دی اف توانستم دانلود کنم. اگر مشخصا دنبال اثری از او هستی که در کتابخانه قفسه نیست و یا پشت فیلتر دسترسی به آن نداری بگو تا برایت ایمیل کنم.

طولانی شدن حرفهایت خیلی هم خوب است. لااقل به آدم اینگونه ایده می دهد که در عصر اینترنت و بدوبدو و سریع باش و کوتاه بگو هنوز کسی هست که بخواهد ذهن خود را سر صبر و با آرامش کامل بیان کند بجای در قالب تلگرافی ریختن شان.

موفق و خوش باشی
دوست تو
ققنوس

Anonymous Anonymous said...
ققنوس عزیز از لطفت ممنونم
در مورد سلسله برنامه های بی بی سی در مورد صادق هدایت ، روی لینکهای صوتی کلیک کردم ولی پیغام خطای زیر رو داد
Forbidden.

Sorry, the server is not able to provide the page you requested at this time:
ظاهرا فایلها رو از روی سرور حذف کردن. البته اگر هم بود من نمی تونستم دریافت کنم. چون من از اینترنت دیال آپ استفاده می کنم. دیال آپ هم که دیگه فکر کنم می دونی یعنی چی. اینجا اینترنت گازوئیلی هم بهش می گن. من کلا قید فایلهای سنگین رو می زنم و بیشتر مطالب و تصاویر رو از اینترنت دریافت می کنم.
در مورد کتاب توپ مروارید ، من تازه اوایل کتاب هستم و هنوز نظر درستی نمی تونم بدم . اما چیزی که تقریبا بهش مطمئنم ، این رمان قابل مقایسه با شاهکاری مثل بوف کور نیست.
راستش رو بخوای هنوز هم فکر منو به خودش مشغول کرده.
در مورد آثار دیگه ی صادق هدایت که لطف کردی و گفتی هر کدوم رو پیدا نکردی تا ارسال کنم ، اگر لطف کنی و فقط نام کتابهاشو برام بنویسی ممنون می شم.
غیر از صادق هدایت ، اگر کتاب داستان یا رمانی که به نظرت جالب باشه و بخصوص اگر به همین سبک بوف کور باشه ، لطفا معرفی کن. چون من بعد از خوندن کتاب بوف کور ، یه جورهایی به کتاب خوندن علاقه پیدا کردم.
ققنوس عزیز من حدود 20 تا وبلاگ رو در لیست علاقه مندیها گذاشتم که هر روز بهشون سر می زنم. ولی بین کل این وبلاگها ، فقط با تو تونستم ارتباط برقرار کنم. توی هیچکدوم از این وبلاگها ، تا حالا حتی یکبار هم پستی در نظرخواهی نذاشتم.
نوع پاسخت به نظرات بازدید کنندگان خیلی برای من جالبه.
وای. باز هم که طولانی شد. آخ که من وقتی سر صحبتم باز می شه ، کلی وراجی می کنم.
حالا که اینقدر نوشتم بزار بگم اولین بار چطور با وبلاگت آشنا شدم. یه روز یکی از دوستانم مطلبی آورد با عنوان "نامه ی چارلی چاپلین به دخترش" یا یک چیزی توی این مایه ها. مطلب رو کپی کرده بود. بعد دیدم پایین مطلب نوشته ققنوس. اومدم اینترنت توی گوگل سرچ کردم و وبلاگ تو رو پیدا کردم. حالا نمی دونم اون نامه ی چارلی چاپلین توی وبلاگ تو بود ، یا اتفاقی سر از اینجا درآوردم.
باز هم ممنون از لطفت

Blogger ققنوس said...
فرهاد عزیز سلام

واقعا که نمی دانم جواب این همه محبت تو را چگونه بدهم.

اینترنت دایل آپ متاسفانه حقیقتی است برگونه اساطیر!!! می دانم که یعنی چه. من خودم سالها با دایل آپ سر و کله زده ام. در هر حال اگر خواستی بگو تا فایلهای صوتی برنامه را برایت ایمیل کنم (البته بعید می دانم بشود چنین کاری را به راحتی با دایل آپ کرد).

در مورد کتابهای هدایت باید بگویم که اولا خوشحالم که بوف کور تو را به ذوق و شوق آورد برای کتاب خواندن ولی باید دقت کنی که هیچ دو اثر ادبی را با هم مقایسه نکنی. هر گلی بوی خودش را دارد. دوما این هم لیست آثار هدایت به نقل از ویکی پیدیا:

نوشته‌های هدایت
رباعیات خیام (۱۳۰۲)
فوائد گیاهخواری (۱۳۰۶)
زنده‌بگور (۱۳۰۸) (مجموعه داستان کوتاه)
پروین دختر ساسان ۱۳۰۹) (نمایشامه)
سایه مغول (۱۳۱۰)
اصفهان نصف جهان (۱۳۱۱) (سفرنامه)
سه قطره خون (۱۳۱۱) (مجموعه داستان کوتاه)
نیرنگستان (۱۳۱۲)
سایه روشن (۱۳۱۲)
مازیار (۱۳۱۲) (جستار تاریخی و یک نمایشنامه) با همکاری مجتبی مینوی
وغ‌وغ ساهاب (۱۳۱۳) با همکاری مسعود فرزاد
ترانه‌های خیام (۱۳۱۳)
بوف کور (۱۳۱۵)
علویه خانم (۱۳۲۲)
حاجی آقا (۱۳۲۴)
افسانه آفرینش (۱۳۲۵) (خیمه‌شب‌بازی در سه پرده)
ولنگاری (۱۳۲۳)
توپ مرواری (۱۳۲۷)
سگ ولگرد (مجموعه داستان کوتاه)
کاروان اسلام (البعثة الاسلامية الی البلاد الافرنجية)
مجموعه نوشته‌های پراکنده (به کوشش حسن قائمیان)

[ویرایش] ترجمه‌ها

[ویرایش] ترجمه از زبان فرانسه
کور و برادرش (۱۳۱۰) نوشته آرتور شنیتسلر
کلاغ پیر (۱۳۱۰) نوشته الکساندر لانژ کیلاند نویسنده نروژی
تمشک تیغ دار (۱۳۱۰) نوشته آنتون چخوف
مرداب حبشه (۱۳۱۰) نوشته گاستون شراو نویسنده فرانسوی
جلوه قانون نوشته فرانتس کافکا
مسخ نوشته فرانتس کافکا
گراکوسی شکارچی نوشته فرانتس کافکا
گروه محکومین نوشته فرانتس کافکا
دیوار نوشته ژان پل سارتر

[ویرایش] ترجمه از متون پهلوی به زبان فارسی
گجسته ابالیش (۱۳۱۹)
گزارش گمان‌شکن (۱۳۲۲)
یادگار جاماسب (۱۳۲۲)
کارنامه اردشیر بابکان (۱۳۲۲)
زند وهومن یسن (۱۳۲۳)
آمدن شاه بهرام ورجاوند (۱۳۲۴)

[ویرایش] مقالات
مقدمه‌ای بر رباعیات خیام
انسان و حیوان (۱۳۰۳)
پیام کافکا

Blogger ققنوس said...
فرهاد عزیز
هرکدام را که خواستی بگو اگر داشته باشم برایت ایمیل می کنم و اگر نداشته باشم می گردم ببینم آنلاین می توانم پیدایش کنم.

در مورد پاسخ به نظرات مراجعان باید بگویم که معتقدم اگر نوشته من توانسته به نوعی با مخاطب تماس برقرار کند که او مایل به گفتن نظرش است، هر کلمه این نظر مهم است. باید صادقانه و خالصانه و با احترام به نظر پاسخ داد و متشکر بود که کسی هست که نظرش را با تو (=من) در میان گذارد.

راستش من برعکس تو هستم وقتی به وبلاگی می روم سعی می کنم حتما نظری برای نویسنده داشته باشم!

نگران طولانی نوشتنت نباش. تا زمانی که حرف دلت را می زنی هیچ عیبی ندارد. اینجا هم که وبلاگ همه کسانی است که حرفی برای گفتن دارند. هیچ محدودیتی هم از نظر میزان لغات من اعمال نکرده ام. خلاصه که هیچ آدابی و ترتیبی مجوی.

راستش نام مستعار "ققنوس" زیاد است. تا جائی که یادم می آید هیچ پستی در زمینه نامه چارلی چاپلین نداشته ام. در هر حال خیلی خوشحالم که وبلاگ من (=خودت) را پیدا کردی. چه اتفاق جالبی.

در هر حال خیلی خوشحالم که این اتفاق افتاد.

حتما حتما با من در تماس باش.

قربانت
ققنوس

Anonymous Anonymous said...
سلام ققنوس عزیز
بابت لیست کتابهای صادق هدایت خیلی ممنونم
خودم سعی می کنم کتابها رو پیدا کنم. فکر می کنم مشکلی نباشه و بتونم بیشترشون رو پیدا کنم. من کتابخونه های آنلاین زیادی سراغ دارم.
در مورد مقایسه کتابها درست می گی. من تا حدود زیادی باهت موافقم. من فکر نمی کنم دیگه بتونم کتابی رو پیدا کنم که مثل بوف کور روی من تاثیر بذاره. ولی با این وجود باز هم می گم تا آدم کتابی رو نخونده باشه ، نمی تونه قضاوت درستی داشته باشه.
در مورد فایلهای صوتی ، خیلی دوست دارم. ولی باور کن خیلی برای من مشکله. همونطور که قبلا گفتم من کلا قید فایلهای صوتی و ویدئویی رو می زنم و فقط به دنبال مطالب نوشتاری و تصاویر هستم.
اما در مورد نامه ی چارلی چاپلین که گفتی من مطلبی در این مورد نداشتم ، همونطور که گفتم من با پایین اون مطلبی رو که دوستم آورد نگاه کردم و دیدم پایینش نوشته ققنوس. بعد خودش گفت از یه وبلاگ گرفتم. پیش خودم فکر کردم حتما وبلاگ جالبی می تونه باشه و مطالبش ارزش خوندن دارن.من هم توی گوگل سرچ کردم و خوشبختانه با این وبلاگ مواجه شدم. فکر می کنم زیاد مهم نیست که اون مطلب از این وبلاگ گرفته شده باشه یا نه ، این مهمه که من به وبلاگ ایده آلی که نیاز داشتم رسیدم و اون رو به لیست علاقه مندیها اضافه کردم و هر روز (روزی چند بار) به اون سر می زنم.
در هر حال باز هم از لطفت ممنونم

Blogger ققنوس said...
فرهاد عزیز سلام
به اینجا از رادیو زمانه هم سری بزن درباره بوف کور است. اگر هم فیلتر و این حرفها مانعت شد بگو تا متن را برایت بفرستم.

http://www.radiozamaneh.org/
literature/2007/03/
post_198.html

قربان تو

ققنوس

Anonymous Anonymous said...
ققنوس عزیز از بابت لینک ممنونم. باید مطلب جالبی باشه . رفتم که بخونمش.
ققنوس من هیچ مشکلی با فیلترینگ ندارم. من با استفاده از یه سری نرم افزارها و ترفندهایی که نتیجه ی وجود ضعف در سیستم فیلترینگ ایران است ، به راحتی می تونم وارد هر سایتی بشم. من خیلی از موقعها اصلا نمی دونم کدوم سایت فیلتر هست یا نیست. چون فرقی واسه من نداره. مگه اینکه سیستم رو غیر فعال کنم تا بفهمم مثلا این سایت زمانه فیلتر هست یا نه. دیگه من خیلی بعید می دونم که حتی یه کاربر متوسط اینترنت در ایران با فیلترینگ مشکل داشته باشه و نتونه سایتهای دلخواهش رو باز کنه
با تشکر

Free Blog Counter