نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
درهای کامنت دانی خودمان بر روی خودمان بسته است!
ظاهرا من نمی توانم در سیستم جدید کامنت گذاری کامنتی پست کنم! شانس را می بینید؟ سواد بالا و پائین کردن تنظیمات را هم ندارم که بلکه اصلاح بشود. در هر حال تا رفع اشکال ناچارم پاسخ به کامنت های شما را در بخش کامنت دانی اصلی (انگلیسی) اینجا بگذارم. ببخشید دیگر. اگر ترس فیلتر شدن و بسته شدن و این حرفها نبود یک راست همه دم و دستگاه را جمع می کردم اسباب کشی می کردم به پرشن بلاگ یا بلاگ فا که از دست قر و قنبیل این بلاگ اسپات راحت شوم. ولی خوب آنوقت می زنند بکلی حذف مان می کنند تو گوئی که رستم ز مادر نزاد.
می گویند یک بابائی یک زن داشت رفت یکی دیگر هم گرفت. دوستش ازش پرسید شب را نزد کدام زنت می خوابی؟ گفت که شب در خیابان می خوابم. پرسید چرا؟ گفت اولی من را از خانه اش بیرون انداخت. به دومی مراجعه کردم او هم راهم نداد. فعلا شبها در خیابان می خوابم.
نیز حکایت می کنند که ناصرالدین شاه می گفت می خواهم به شمال کشورم سر بکشم سفیر روسیه اعتراض می کند، می خواهم به جنوب کشورم بروم سفیر انگلیس رو ترش می کند. مرده شور این سلطنت را ببرد که شاه نمی تواند به شمال و جنوب کشورش برود.
بقول مرحوم عمران صلاحی حالا حکایت ماست. می خواهم با همان سیستم قبلی کار کنم نه فونت فارسی دارد و نه از راست به چپ است. سیستم جدید هم که راهم نمی دهد کامنت بگذارم. خداوند به طراح این سیستم ها دوتا زن همزمان بدهد تا پدرش را در بیاورند بفهمد ما چه می کشیم.
در هر صورت می توانید پاسخ کامنت هائی که در کامنت دانی فارسی می گذارید را در بخش کامنت دانی لاتین همان پست بخوانید (امیرجان کامنتت درباره فیلم 300 را گرفتم ولی با مشکل بالا مواجه شدم. پاسخت را در قسمت لاتین همان پست نوشته ام. این هم آدرسش.).
ببخشید من را.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Free Blog Counter