من که عادت کردهام اخبار
سایت بازتاب را فقط گذری بخوانم و بگذرم و اگر در جائی دیگر دیدم مجددا آن خبر را ذکر شده (آن هم نه به نقل از بازتاب) بعد باز گردم و خبر بازتاب را کامل بخوانم. در هر حال سایت بازتاب گزارش میدهد که پس از سرقت از موسسه باران که توسط آقای خاتمی تاسیس شده، «
گفته می شود پس از سرقت انجام شده، مسوولان باران به دلایلی از شکایت در این باره خودداری کرده اند».دیدید که ما مردم انتظار بیجا از آقای خاتمی داشتیم؟ تجهیزات کامپیوتری مرکزی که ایشان بعنوان یک نهاد غیر دولتی برای تدوین تجارب مدیریتی تاسیس کردهاند را سارقان به یغما بردهاند و مسئولان این سازمان «به دلائلی» از شکایت خودداری کردهاند. آنوقت انتظار داشتیم که ایشان در زمان ریاست جمهوریشان بتوانند کاری بکنند. آدم یاد ژانوالژان و کشیش در داستان بینوایان میافتد که وقتی ژانوالژان از سر ناچاری شمعدانهای نقره کشیش را داشت میدزدید جناب کشیش به کلفتشان دستور دادند که سرویس قاشق چنگالهای نقره را هم به دزد تقدیم کنند و همین لطف باعث انقلاب روحی ژانوالژان میشود و توبه میکند از گناهان و آدم خوب و سر به راهی میگردد. میگویم حالا که کامپیوترها را بردند و از شکایت خبری نیست دزدها را صدا کنیم و از همان «مقادیری از کمکهای مالی مردمی» مندرج در متن خبر به ایشان قدری پول نقد بدهیم تا توبه کنند و گرد گناه نگردند.
یکی به آقای خاتمی یادآوری کند که ایشان روحانی مسیحی نیستند که اگر کسی بصورت ایشان سیلی زد طرف دیگر صورت خود را بگیرند. این «به دلائلی» چقدر قوی بود و ما نمیدانستیم. حوزه اعمال نفوذش به اموال موسسه آقای خاتمی هم میرسد آنوقت ما میخواستیم آقای خاتمی قدرت «به دلائلی» را محدود کند. بخاطر همان «به دلائلی» بنده هم این نوشتهام را طوری نوشتم که به تریج قبای کسی بر نخورد. خدا آخر عاقبت ما را با «به دلائلی» بخیر کند که از سر چندتا کامپیوتر هم نمیگذرد. من نیز بهتر است تا سر و کارم با «به دلائلی» نیافتاده مطلب را همینجا تمام کنم. شوخی نیست، آقای خاتمی رئیس قوه اجرائیه مملکت بود و هنوز «به دلائلی» دست از سرش برنداشته. برای «به دلائلی» امثال من مورچه محسوب میشویم. از سرراه «به دلائلی» بروم کنار تا لهام نکرده.