نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
دست خارجی (2)
این نگرش دست خارجی را در همه چیز دیدن بزرگترین توهین ممکنه به ملت ماست.

اگر قبول داشته باشیم که دست خارجی در همه چیز ما بوده و هست، لاجرم باید بپذیریم که ملت ما همواره بازیچه قدرتهای بزرگ زمان خود بوده اند و هیچگاه از خود یا اراده ای نداشته اند یا مجال بروز آن را نیافته اند. به دیگر سخن با قبول "تئوری توطئه" ما خود بخود قبول کرده ایم که ملت منفعلی بوده ایم. این یک توهین بزرگ است به همه ما.

ما هیچگاه ملت منفعلی نبوده ایم. نقصان ما این بوده که هیچگاه دشمن را نشناخته ایم. همین. اجازه بدهید چند مثال ساده بزنم:

بیست و هشت سال است که "مرگ بر آمریکا" جزء شعارهای اصلی کشورمان و سیاست گذاران مان است. کار ندارم که آیا این شعار درست است و یا غلط. نیز کار ندارم که در اول انقلاب چند درصد و الان چند درصد از مردم به آن معتقد هستند. سوال این است:"چه تعداد مردمی که این شعار را قبول دارند و در انتهای هر نماز جماعتی و یا به هر مناسبتی این شعار را تکرار می کنند می دانند آمریکا چند تا ایالت دارد؟" چه تعداد می دانند که واشنگتن -پایتخت کشوری که دشمن می نامندش- در شرق کشور است یا غرب آن؟

اگر انگلیس را دشمن شماره یک کشور خود بدانیم آیا نیاز نیست تفاوت "انگلستان" و "بریتانیا" را نیز بدانیم؟ چند تا از آن پیرمردها و پیرزنانی که فغان شان ازدست استعمار پیر انگلیس و نقش آن در کودتای بیست و هشت مرداد بلند است تفاوت "انگلستان" و "بریتانیا" را می دانند؟ خودتان این افراد را با همین سوال تست کنید و ببینید.
تلاش تاریخی روسیه برای یافتن راهی به دریاهای آزاد و آبهای گرم که دیگر نقل هر محفل و کتاب تاریخ ایرانی است. همه باور داریم که روسیه همواره بخاطر آبهای آزاد جنوب ایران هم که شده به ایران طمع داشته. نمی توان مطمئن بود فراوانند آنانی که روسیه را دشمن می دانند و می توانند پنج تا رهبر بزرگ و تاثیر گذار این وسیع ترین کشور جهان و همسایه سابق شمالی مان را در قرن بیستم نام ببرند. ترتیب آن پنج رهبر پیشکش.

مناقشه اعراب و اسرائیل بهترین مثال است. در این بیست و هشت ساله اخیر اسرائیل به عنوان دشمن ما و فلسطین به عنوان دوست و متحد ما به ما معرفی شده اند. در کدام دانشگاه ما رشته مطالعات این دشمن یا آن دوست داریم؟ اگر اسرائیل دشمن ماست نباید دشمن را مطالعه کرد؟ نباید شناختش؟ اگر فلسطین دوست ما است نباید دانست که وضعیت مردم آن قبل و بعد از درگیری های شان با اسرائیل چه بوده؟

تمام آنچه که ما از شصت و چند سال کشمکش و آدم کشی زیر گوش خودمان بین اعراب و اسرائیل می دانیم این است که "اسرائیل زمین های فلسطینیان را گرفت و آنان را تبعید کرد. جواب هر اعتراضی را هم با گلوله داد". کم پیدا می کنید در میان ما (مردم عادی) کسی بتواند برای عظیم ترین مناقشه تاریخ معاصر خاورمیانه چند جمله بر این دو جمله اضافه کند.

شرم آور است.

من کشوری را به عنوان دوست یا دشمن در اینجا مطرح نمی کنم. تمام حرف من این است که ما (مردم ما) اطلاعات بسیار کمی داریم از کشورهائی که با برچسب دوست یا دشمن می شناسیم شان. این است که شب و روز ناچاریم نگهبانی بدهیم مبادا دشمنی که نمی دانیم که است و چه است و چه شکلی است و به دنبال چه است از دیوارمان بالا بیاید. بهتر آن است که قدری درباره دوست و دشمن مان مطالعه کنیم و با دید باز برای دفع کردن حمله دشمن نقشه بکشیم. باقی انرژی خود را نیز می توانیم صرف پیشرفت زندگی مان کنیم. بیست و چهار ساعت شبانه روز، سیصد و شصت و پنج روز سال نگهبانی دادن و نگران بالا آمدن دشمن ناشناخته از دیوار بودن "روبات" را هم از پا در می آورد، ما که انسانیم.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Free Blog Counter