خبرگزاري انتخاب : اعضاي شبكه بزرگ فروش نوزادان دركشور پس از دستگيري به فروش 145 نوزاد اعتراف كردند.
به گزارش فارس، اين باند از يك پزشك، 3 ماما، 3 پرستار و دو كارمند ثبت احوال تشكيل شده بود كه از سوي مأموران وزارت اطلاعات در اصفهان دستگير شدند (این خبر خوبی است که وزارت اطلاعات به اموری غیر از امور سیاسی نیز میرسد. نمیدانم قانونا حق این کار را دارند یا نه ولی اینکه وزارت اطلاعات برای خلافکاران بزرگ و باندهای شرور همانقدر خوفآور باشد که برای مخالفین حکومت است، امری است نیکو).
* آغاز تحقيقات مأموران اداره اطلاعات اصفهان از حدود يك سال قبل متوجه فعاليت اعضاي يك شبكه فروش نوزادان در شهرستان اصفهان شدند. اعضاي اين باند نوزادان را به زوجهاي نابارور به مبلغ 10 ميليون تومان مي فروختند.
در بررسي مأموران مشخص شد اين شبكه 9 عضو متشكل از يك پزشك، 3 ماما، 3 پرستار و دو كارمند ثبت احوال دارد. با تكميل تحقيقات مقدماتي موضوع به طباطبايي دادستان عمومي و انقلاب اصفهان اطلاع داده شد و او اين پرونده را براي رسيدگي به شعبه سوم بازپرسي دادسرا فرستاد.
محمدرضا مفيديان، بازپرس پرونده پس از مطالعه پرونده دستور بازداشت تمام اعضاي باند و شناسايي خريداران و فروشندگان نوزادان را صادر كرد.
* فروش 145 نوزاد در بازجويي از اعضاي باند مشخص شد، سردسته باند يك پزشك است كه پس از تولد نوزادان آنان را به فروش مي رساند. سه ماما نيز خريداران و فروشندگان را شناسايي و به او معرفي مي كردند.
اعضاي اين باند در ابتدا زوجهايي را كه به خاطر فقر مالي قادر به نگهداري نوزاد خود نبودند و يا دختراني را كه ناخواسته باردار مي شدند شناسايي مي كردند.
پس از شناسايي فروشندگان نوزاد، اعضاي باند به دنبال خريداران گشته و آنها را از بين زوجهاي نابارور شناسايي مي كردند.
آنها با دريافت 10 ميليون تومان نوزادان را به زوجهاي نابارور مي فروختند و حدود يك ميليون تومان از اين پول را به فروشندگان مي دادند. (ولله من هرچه فکر میکنم نمیتوانم بفهمم که چرا یک عده خود را به هر آب و آتشی میزنند تا بتوانند «بچه» داشته باشند. این درست است که گرفتن حضانت بچه بیسرپرست، بخاطر مشکلاتی نظیر کاغذبازیهای زائد اداری یا بررسیهای مکرر سازمانها و نهادهای مختلفی که درگیر این مسئله هستند بسیار سخت است ولی این دلیل نمیشود که زوجهائی که فرزند ندارند به خرید و فروش انسان روی بیاورند.)
پس از شناسايي خريداران و فروشندگان سردسته باند وارد عمل مي شد. او با كمك سه پرستار، زن باردار را در كلينيك خود بستري مي كرد و با گرفتن آدرس و مشخصات فروشنده عمل زايمان را انجام مي داد.
پس از زايمان حلقه آخر اين زنجيره فعاليت خود را آغاز مي كرد. سردسته باند براي نوزادان گواهي ولادت جعلي با مهر بيمارستان و يا زايشگاه تهيه مي كرد و آن را به اعضاي باند در اداره ثبت احوال مي داد.
دو عضو اين باند كه كارمند ثبت احوال بودند در ادامه با مدارك جعلي تولد نوزاد و مدارك زوج خريدار، براي نوزادان به نام زوج خريدار شناسنامه صادر مي كردند.
مأموران همچنين در بررسي محل فعاليت اعضاي اين باند تعداد 145 پرونده فروش نوزاد كشف كردند.
* درآمد 5 ميلياردي به گفته يك مقام آگاه، اعضاي اين باند بيش از پنج ميليارد تومان از اين راه درآمد به دست آورده بودند. (حاصلضرب ۱۴۵ در ده میلیون تومان که میشود یک میلیارد و چهارصد و پنجاه میلیون تومان. هنوز سه میلیارد و نیم تا عدد پنج میلیارد تومان که این مقام آگاه گفته تفاوت باقی است. مگر اینکه از بعضی زوجها بیشتر از این برای خرید بچه پرداخت کرده باشند. در این صورت متوسط قیمت یک معامله ایشان باید حدود سی و پنج میلیون به بالا بوده باشد. خدا کند روزی بیاید که یکی از مقامات کشور مصاحبه کند و حاصل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم اعدادی که ذکر میکند درست از آب در بیاید. حضرات همیشه یک مجهول به این بزرگی در معادلاتشان باقی میگذارند و میگذرند!)
وي افزود: سردسته اين باند مشتريان خود را از ميان بيماراني كه به او و سه ماماي عضو باند مراجعه مي كردند شناسايي و حدود هفت سال فعاليت داشتند. (ضمن اینکه معتقدم دستگیری این باند اقدامی بجا و مناسب بوده از خودم میپرسم چرا پس از شش سال که این باند مشغول فعالیت بود شناسائی شد و بعد زیر نظر قرار گرفت؟ شش سال فروش نوزاد انسان بدون اینکه نیروهای مسئول بوئی ببرند؟)
بازپرس پرونده پس از تكميل تحقيقات و شناسايي نوزادان شناسنامه هاي آنها را باطل كرد. ( ای بابا! جناب بازپرس، اگر این باند هفت سال است که فعالیت دارد پس شما شناسنامههای یک مشت بچههای شش هفت ساله را هم که به مدرسه میروند باطل کردهاید. تکلیف این بندهخداها چه خواهد شد؟ به هر صورت ضربه سختی است به روح و روان آن کودکان معصومی که از وقتی چشم باز کردهاند به این خانم گفتهاند مامان و به آن آقا گفتهاند بابا. در نظر بگیرید شما در شش یا هفت سالگیتان متوجه میشوید که مامان و بابا ی تان مامان و بابا ی واقعیتان نیستند. آن بیچارههائی هم که شش هفت سال بچهها را بزرگ کردهاند و تر و خشک کردهاندشان و حالا از لحاظ روحی به آنان وابسته شدهاند نیز زیر فشار احساسی این قضیه خواهند شکست، جنبه کیفری و جنائی مسئله به کنار.)
محمدرضا مفيديان بازپرس پرونده با تأييد خبر افزود: اتهام خريداران نوزادان استفاده از سند مجعول و معاونت در جعل است. اتهام اعضاي باند نيز خريد و فروش نوزاد، تحصيل مال نامشروع، استفاده از سند جعلي و معاونت در جعل است.
وي ادامه داد: تحقيقات روي اين پرونده پايان يافته و كيفر خواست متهمان صادر شده است.
مفيديان، درخصوص وضعيت اعضاي اين باند نيز گفت: اعضاي اين باند در ابتدا روانه زندان شدند، اما پس از بازجويي براي آنها قرار وثيقه صادر شد كه با سپردن وثيقه از زندان آزاد گرديدند. (وقتی زندانهای کشور پر باشد از بدبختانی که به جرم اعتیاد یا نداشتن مبلغ مهریه همسر یا برگشت خوردن چک کشیدهشده در زندان هستند آنوقت آنانی که نوزاد انسان میفروشند و هفت سال جعل سندی به مهمی شناسنامه میکنند را هر قاضی دیگری هم که باشد ناچار است فعلا آزاد کند تا روز محاکمه. لابد بعد محاکمه هم یک دو سه سالی در زندان نگهشان میدارند چرا که جا نیست و باید مجرم خطرناکی چون فلان داماد فلک زده را آورد و در زندان انداخت که پول نداشته مهریه همسرش را بدهد!!!)
اين مقام قضايي در هشداري به شهروندان گفت: در اين پرونده خريداران نوزاد خيلي متضرر شدند. مردم بايد مراقب باشند در چنين مواردي به صورت قانوني و با تنظيم دادخواست، حضانت و سرپرستي فرزند موردنظر خود را بر عهده بگيرند تا دچار مشكل نشوند.
--------------------------------------
من به قانون ایراد نمیگیرم که چرا برای سپردن حضانت کودکی بدون سرپرست به زوجی بدون بچه هزار و یک مرحله دارد. مسلم است که باید از جانب این زوج متقاضی و توانائیها و سلامت روحی و جسمیشان مطمئن شد تا بچه معصوم را سپرد دستشان. ولی ایکاش امکان راه اندازی سیستمی در کشور بود که از سلامت روحی و جسمی و توانائی زوجهائی که خودشان میخواهند بچهدار بشوند هم میشد مطمئن گشت. به دیگر سخن الان هر زوجی که توان فیزیولوژیکی بچهدار شدن را داشته باشند میتوانند هرموقع که بخواهند (و در مواردی نه چندان نادر هر چندتا بچه که بخواهند) به دنیا آورند و اتوماتیک سرپرستی آنان را بر عهده گیرند بدون اینکه کسی سلامت روحی و جسمی یا امکانات مادی ایشان را بسنجد. نه خیال کنید که در کشورهای دیگر چنین بررسیای بر روی همه زوجها ممکن است، خیر. اما در هر حال مسئله جان و عمر و تعلیم و تربیت یک انسان است. به هر روی این موارد خانوادگی-قانونی همواره یکی از بزرگترین مشکلات دستگاههای قضائی در سرتاسر جهان بوده و هست.
من خرید و فروش انسان به هر شکلش را یکی از زشتترین کارهائی میدانم که بشر ممکن است انجام دهد. شاید صدها سال پیش قضیه به نحوی توجیه بردار میتوانست باشد ولی اکنون و در قرن بیستم و بیست و یکم مطلقا و ابدا چنین کاری قابل قبول نیست. در عین حال فرض کنید این ۱۴۵ نوزاد که طبعا یا پدر و مادر اصلیشان نمیخواهندشان یا نمیتوانند از ایشان مراقبت نمایند یا آنقدر اسیر مشکلات مادی هستند که کودک خود را به یک میلیون تومان میفروشند، درصورت زندگی با والدین اصلی و طبیعیشان چه سرنوشتی میداشتند و از کجاها سر درمیآوردند؟ زندگی در خانوادهای که حاضر است نوزاد خود را یک میلیون تومان بفروشد بهتر است یا زندگی در خانوادهای که تا کنون میلیونها تومان خرج داشتن بچه طبیعی خودش کرده بدون نتیجه و دست آخر حاضر شده فقط در ابتدای راه داشتن بچه جرینگی ده میلیون تومان نقد بدهد و یک بچه بگیرد؟ یکی حاضر است بچه را بفروشد و دیگری ده برابر آن مبلغ را حاضر است فقط برای داشتن همان بچه خرج کند. مسلم است که زندگی مادی و معنوی بهتری در انتظار آن بچه خواهد بود. لااقل کسی برای یک میلیون تومان او را به دیگری نخواهد فروخت.
In bache foroosh ha Irani nistand. Man nemitavanam bavar konam inha Irani hastand. Inha ya Amrika-i ya Esraeili, va ya Inglisi hastand. Haman to ke enghelab 57 ra hamin khareji ha kardand, in bache dozdi ro ham haminha mikonand. Maa kam-e-kam 2500 saal tamadon darim.
Eradatmand
Ali D.