نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
وبلاگ نویسی با کامپیوتر شرکت
قصد آه و ناله ندارم ولی اگر بدانید که من با چه شرایطی سر کار به امور وبلاگیه! خودم می رسم های های برایم اشک در فشان خواهید ریخت (یا یک تعبیری توی همین مایه ها! این تعبیرها و ضرب المثل ها و استعارات فارسی هم دارد یادمان می رود. مثلا وبلاگ هم داریم!).
کامپیوترهای شرکت همگی تحت نظر یک دپارتمان خاص هستند که آن بالا نشسته اند و بدون اینکه از شما اجازه بگیرند یک وقت می بینید که موس تان دیگر دست شما نیست و آنان دسترسی کامل به دستگاه شما دارند. این دپارتمان امنیتی کارش این است که اگر کسی در ساعات کاری روی آن سایت های بد بد (متوجه که هستید؟) رفت یقه اش را بگیرند. دسترسی به اینترنت آزاد و پرسرعت برای "دیدزدن" یا شنیدن "آه و اوه بی ناموسی"نیست!
برای فارسی نوشتن ناچارم یک ادیتور آنلاین فارسی را باز کنم و مطلبم را سریعا به دور از چشم بقیه تایپ کنم که معمولا در طول تاپ یک پست عادی من چیزی در حدود سه چهار بار نوشتنم را قطع می کنم (با غرغر زیرلبی البته!) و به کارهای شرکت می رسم (مراجع را جواب می دهم یا تلفن می زنم یا امضا می کنم و....) بعد دوباره برگردم ببینم چه افاضات می کردم. مرحله بعدی مرحله تمرکز و غلط گیری است که باید با دقت (خیلی هم که دارمش!) متنم را بخوانم و ادیت کنم و غلط های دیکته ای و دستوری را در آورم و سعی کنم متنم روشن و واضح و کامل و با رعایت همه اصول فنی باشد (حالا چقدر هم که من همه اینها را بلدم و رعایت می کنم!).
سپس باید منتظر یک فرصت بشینم که کسی دور و بر میزم نباشد. در یک لحظه بلاگر را باز می کنم و با دادن کلمات عبور متنوع و نگارنگ وارد وبلاگم می شوم. سریعا مطلب نوشته شده را کپی/پیست می کنم و اینجاست که معمولا پنجره من به هم می ریزد چون برای متن انگلیسی چپ به راست ساخته شده نه متن فارسی راست به چپ!
باز باید مطلب را بخوانم و خطها و پاراگرافها را از هم جدا کنم. خدا نکند که ببینم لغتی باید عوض شود یا اصلا ننوشته ام اش! در این صورت دوباره باید برگردم به واژه پردازم و آن لغت را تایپ کنم و بعد کپی/پیست در وسط متن نیمه آماده که معمولا در این صورت همه چیز جوری به هم می ریزد که نگو و نپرس.
یک پری ویو می گیرم و به سرعت برق و باد می خوانمش. بعد الهی به امید تو پابلیش. مرحله بعدی ساین آوت کردن است و بعد بستن پنجره و مشغول شدن به "کار" شرکت! یکی مچم را بگیرد وسط یکی از این مراحل می روم همانجا که عرب نی انداخت! خلاصه آداب و رسومی دارد وبلاگ نویسی زیر جلی با کامپیوتر شرکت.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Free Blog Counter