در دنیای غرب مهمترین سرمایهای که یک موسسه میتواند برای خود دست و پا کند اعتماد مشتریان خود است. اگر مشتریان به شرکتی اعتماد داشته باشند یعنی کسب و کار آن شرکت رو به راه است و اگر چنین اعتمادی وجود نداشته باشد یا از دست برود کمترین کاری که موسسه میکند اخراج همراه با های و هوی مدیران ارشد آن است به نشانه تنبیهشان و الا که ورشکستگی عاقبت حتمی چنین شرکتی است.
مطبوعات و رادیو تلویزیونها هم از این قاعده مستثنی نیستند و از آنجائی که تماما توسط بخش خصوصی مدیریت میشوند نهایت سعی خود را بکار میبندند که اولا اخبار را با سرعت هرچه بیشتر و قبل از سایر رقبا به اطلاع مردم برسانند و درثانی مو لای درز خبری که پخش میکنند نرود. همان یک دو شبکه تلویزیونی و رادیوئی هم که بودجه خود را از دولت میگیرند در رقابت با دیگر همنوعان بخش خصوصی خود در تلاش هستند تا در تهیه و پخش خبر به دو اصل سرعت و دقت وفادار بمانند.
به همین دلیل است که وقتی خبری در رسانهای در اینجا منتشر میگردد معمولا انواع «اما» و «اگر» ها و «ممکن است» و «بنظر میآید» قاطی خبر شده مگر اینکه بنیان خبر رسیده آنچنان محکم باشد که هیچ بنی بشری نتواند آن را به چالش بکشد. مثلا اگر خبر درباره کشف داروئی برای سرطان است متن خبر حتما ذکر میکند که «بنا به ادعای» مدیر پروژه «بنظر میآید» محققان فلان دانشگاه «توانستهباشند» در شیوه درمان بهمان نوع سرطان به «پیشرفتهائی» نائل آیند. تیتر خبر هم ذکر میکند که «امید تازه» در درمان سرطان بهمان.
حال این خبر وقتی به مطبوعات ما میرسد ناگهان تبدیل می شود به یک چیز قطعی، «درمان سرطان بهمان»! و تمام «اما» و «اگر»ها و «ممکن است» ها برداشته می شوند و خواننده بیچاره خیال میکند که دیگر تمام شد و بشر توانست در مواجهه با سرطان یکی دیگر از قلل رفیع پیشرفت را فتح کند! کار موقعی خرابتر میگردد که خبر اصلی بار خبریچندانی نداشته باشد ولی با یک کلاغ چهل کلاغ فنی، رسانه غربی آن را برای ارائه به خوانندگان خود آماده کرده باشد و آنگاه یکی از روزنامههای ما با ترجمه خبر باعث گیج شدن هرچه بیشتر مخاطب ایرانی میگردد.
باز شاید مردم ندانند که یک نسخه روزنامه معتبر در غرب دارای انواع و اقسام بخشها است. مثلا بخش سیاسی، داخلی، اقتصادی، اتومبیل، آشپزی، زندگی بهتر، ورزشی و ... این باعث حجیم شدن روزنامه میگردد به نحوی که فقط یک بخش آن، حجم کاغذی اندازه یک نسخه روزنامه معمولی ما دارد. مسلما اگر مثلا بخش ورزشی روزنامه خبر از برهم خوردن یک بازی فوتبال بین دو تیم آفریقائی به دلیل کودتا در آن کشور میدهد، این یک خبر ورزشی است و نه سیاسی. این خبر را نمیتوان (=نباید) برداشت و به عنوان یک خبر سیاسی ترجمه کرد و به مخاطب داد. این خبر در قسمت ورزشی روزنامه آمده و اعتبار یک خبر ورزشی را دارد و نه سیاسی. اخبار مربوط به هر زمینه در همان بخش اعتبار دارند و لاغیر.
مورد دیگر اینکه هرکس بخواهد به ترجمه خبرش بار سنگینتری بدهد از عبارت «روزنامه وزین» یا «خبرگزاری مهم» استفاده مینماید. این نیز عادتی مذموم است.
ظاهرا در کار رسانههای ما بیش از آنکه دقت مد نظر باشد سرعت مهم است. مخاطبان هم که ... (بابا اصلا ولش کن. یک چیزی میگویم توهین به این و آن تلقی میشود. بی خیال!)