نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
کوچه سنجاقک ها
تا یکی دو روز پیش احساس خطر می کردم برای ایران اما حالا می گویم "خود کرده را تدبیر نیست".
یک چند روزی هم هست که دم دهه فجری به یاد محمد رضا شاه (کبیر؟ فقید؟ مخلوع؟ ملعون؟ شجاع؟ زبون؟ شاهنشاه آریامهر؟ شاهنشاه عاری از مهر؟ نمی دانم) افتادم آنجا که رفته بود سر قبر کورش کبیر می گفت "کورش آسوده بخواب که ما بیداریم" و کورش که دو هزار و پانصد سال بود به یک دنده خوابیده بود خواست بگردد و روی یک دنده دیگرش یک دو هزارسال دیگرهم بخوابد که معلوم شد نگهبان پاس دو اسلحه خانه خودش خوابش برده و خلاصه طرف آمد و با چراغ هم آمد و گزیده برد.

من هم وهم برم داشت خواستم به تاسی از نگهبان پاس دو اسلحه خانه خطاب به بازماندگان کورش کبیر داد بزنم "آسوده بخوابید که ما بیداریم" که یادم آمد کورش کبیری به کار نیست وشده دکتر علی شریعتی و یک دو رفیق شفیق تلفن کردند و گفتند هیس بیدار می شود بچه مردم. بگذار در همان خواب باستانی مان بمانیم که شب کار بوده ایم و بد جور کسر خواب داریم.

من هم پاورچین پاورچین دور شدم کم کم در کوچه سنجاقک ها. توی این کوچه سنجاقک ها هم که دیگر همه سنجاقک هستند و نرم و ناز و لطیف و پر است از گل و بلبل و زیبائی و چهچه. علی الحساب توی همین کوچه سنجاقک ها می مانیم تا ببینیم مملکت دست که است. هیس س س س س!
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
3 Comments:
Anonymous Anonymous said...
با تشکر از یادأوزی شما از حماقت آن ملعون مخلوع
محمدرضا پهلوی این سگ درگاه
امپریالیسم رژه نظامی راه می انداخت و با هواپیماهای اف 16 آمریکائی و تانکهای انگلیسی که در ازای پول نفت به عاریت گرفته بود، "غرور ملی" به رگهای خودش و مردم تزریق می کرد. محمدرضا شاه و امپریالیسم امریکا، پس از کودتای 28 مرداد1332، در اعمال روش هایی که به نقض استقلال و آزادی در ایران تا محو هر نوع از آن می انجامید و از پیشرفت اقتصادی واجتماعی کشورما درهمه زمینه ها جلوگیری می کرد، آگاهانه ترعمل کردند. به همین جهت آن ها ضربات اساسی و ترور و تعقیب پلیسی خود را در وهله اول متوجه حزب سیاسی طبقه کارگرایران- حزب توده ایران و سندیکاها و اتحادیه های اصیل کارگری ساختند. امپریالیسم آمریکا و دست نشانده آن، شاه مخلوع برای سرکوب این سازمان ها از هیچ تلاش مرگ آوری، از ایجاد سازمان جهنمی ساواک و شبکه وسیع زندان های مخوف، و تبدیل ارتش و دیگر نیروهای مسلح به ارگان های سرکوب مسلحانه خلق گرفته تا دست زدن به عوام فریبی ها و تشکیل سازمان های قلابی کارگری و احزاب دولتی خودداری ننمودند. همه این جنایت ها به خاطر آن صورت گرفت که طبقه کارگرایران به عنوان یک طبقه متشکل، نیرومند و آگاه از صحنه سیاست ایران محو شود و رژیم برده داری معاصر که میلیون ها انسان فقط حق دارند استثمار و غارت شوند و دم برنیاورند، بر جامعه ایران مستولی گردد. چیزی که غایت آمال و آرزوی دربارخود فروخته پهلوی، مرتجعین داخلی و اربابان امپریالیستی آنان، به ویژه امپریالیسم آمریکا، بود.

شدت فشار پلیسی و ترور بی سابقه ای که در عرض 25 سال علیه طبقه کارگر ایران و سازمان های صنفی و سیاسی آن با استفاده از استبداد قرون وسطایی دربار و سلطه پلیسی ینگه دنیایی به کارگرفته شد به دربار پهلوی و اربابان آمریکایی آن، امکان می داد در این پندار خام و باطل باشند که جامعه برده داری معاصر را برای ابد به مردم ایران و قبل از همه به کارگران و زحمتکشان، تحمیل کرده اند. لیکن مبارزات پی گیر و مداوم طبقه کارگرایران و حزب سیاسی آن طی 25 سال تسلط رژیم دیکتاتوری که به شکل اعتراضات سیاسی، اعتصابات خردکننده، تظاهرات عظیم بدون وقفه وعلی رغم قربانی های بی شمارادامه یافت، نشان داد که طبقه کارگر ایران را نمی توان از پا درآورد، همان طور که چرخ تاریخ را نمی توان از حرکت باز داشت.

سال های 1357- 1332، علی رغم تهاجم وسیع پلیسی امپریالیستی امریکا و رژیم دست نشانده شاه مخلوع به جنبش سندیکایی و اتحادیه ای و مبارزات طبقه کارگر و حزب توده ایران، مشحون از مبارزات وسیع و دامنه دار انقلاب است. اعتصابات عمده نشان داد که چگونه مبارزه طبقه کارگر ایران علیه رژیم استبداد 25 ساله بدون وقفه ادامه داشته است.


فهرست اعتصابات کارگری طی سال های تسلط رژیم کودتا نشان می دهد، که طبقه کارگرایران، نه فقط با ادامه مبارزات اعتصابی خود در سخت ترین شرایط ترور پلیسی، حضور خود را در صحنه سیاست ایران حفظ نموده، بلکه نقش واقعی و مهمی را در تدارک انقلاب 57 ایفا کرده است. هیچ طبقه دیگری را نمی توان نشان داد که این گونه پی گیر و با قاطعیت به مبارزه علیه دیکتاتوری دست نشانده با نثار خون و شهادت ادامه داده و موجبات تضعیف تدریجی این رژیم مرگباررا فراهم آورده باشد. از مختصات مبارزات کارگران طی سال های تسلط رژیم کودتا آن بود، که کارگران تمام اشکال مبارزات علنی و پنهانی علیه رژیم منفور و تسلط امپریالیسم را به کار گرفتند و با تلفیق مبارزات اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژیک ضرباتی نابود کننده به رژیم وارد ساختند.

طی 25 سال تسلط رژیم کودتا بر کشور، طبقه کارگرایران و حزب سیاسی آن- حزب توده ایران - مورد شدیدترین و وسیع ترین ترور و تعقیب پلیسی قرارگرفت. کارگر و هوادار طبقه کارگر، اعم از فعالین سندیکایی و اتحادیه ای یا اعضاء حزب توده ایران، تیرباران شدند، به حبس و شکنجه و تبعید و مهاجرت به خارج کشور مجبور گردیدند. هیچ طبقه و حزبی در دوران سیاه تسلط محمد رضا پهلوی و یکه تازی امپریالیسم آمریکا در ایران مانند طبقه کارگر و حزب توده ایران مورد تعقیب و شکنجه و آزاری که هدف آن نه فقط سرکوب، بلکه نابود کردن بود، قرار نگرفت.

دوران تسلط رژیم کودتا لطمات جبران ناپذیری به پیکرجامعه ایران وارد ساخت. با این حال به برکت وجود طبقه کارگر و حزب سیاسی آن بود، که پرچم مبارزه در راه استقلال و آزادی، تا زمانی که دیگرنیروها از نو وارد میدان مبارزه گردند، همچنان برافراشته نگاه داشته شد.

در پیروزی انقلاب 57 ، طبقه کارگرایران نقش تاریخی و سر نوشت سازی داشت. این طبقه نه فقط نقش مهمی را در تکوین و تدارک این انقلاب انجام داد، بلکه در مرحل نهایی ایفای نقش نیروی ضربتی انقلاب را به عهده گرفت. دست های توانای کارگران با اعتصابات عظیم سیاسی در تلفیق با تظاهرات میلیونی گلوی رژیم شاه را تا سرحد مرگ فشرد و ایران را از تسلط خاندان پهلوی نجات داد. این نقش تاریخی در حالی ایفا شد که طبقه کارگر ایران به علت تضییق و ترور25 ساله از تشکل خود در سازمان های واقعی و اصیل صنفی و از فعالیت علنی حزب سیاسی خود محروم بود. اگر کارگران ایران ازامکان تشکل صنفی و سیاسی به طور قانونی وعلنی برخوردار بودند، قطعا نقش عظیم تری را در جریان انقلاب ایفا می کردند و تضمین بیشتری برای پیروزی نهایی انقلاب ضد امپریالیستی و خلقی فراهم می آوردند.


جوید شاه جوید شاه یه من یونجه دو من کاه

مرگ بر سلطنت پهلوی و زايده های ورشکسته اش

مرگ بر امپریالیسم غارتگر

پاینده باد جنبش کارگری

Anonymous Anonymous said...
oon bande khoda ke mordo raft. maloono makhloo yanni chi? in arajif dar in komment dige chie? jaaye tassof dare.

khorous

Blogger ققنوس said...
خروس عزیز
با عرض سلام
حق با توست. اما بین خودمان بماند که خیلی خیلی به خودم امیدوار شده ام از وقتی که اراجیف این سازمانهای کمونیستی و چپی را می خوانم. لااقل من اراجیفم را خودم می نویسم و تایپ می کنم اما اینان در پناه انواع قرص های توهم زا فقط کپی/پیست می کنند. من گناهکار شدم یک کلمه از شاه گفتم این بابا هم برداشته نوشته «مدینه گفتی و کردی کبابم!» آنوقت همین حضرات می گویند آخوندها کم سواد هستند و حرف نامربوط مفت زیاد می زنند.

شما هم زیاد سخت نگیر، من خودم در میان چپی ها بزرگ شده ام (بزرگ شان کرده ام!!!). دوست دارند حرف نا مربوط بزنند دیگر. باز خیلی خوب شده اند. قبل از انقلاب که حرف نامربوط می زدند و عین فیلم های وسترن شهر را قرق می کردند و نفس کش می طلبیدند. اگر آن موقع شان را دیده بودی الان به ایشان سجده می کردی. دست خودشان نیست دیگر نان شان از راه حرف الکی در می آید. ول شان کن.

مراقب خودت باش
قربان تو
ققنوس

Free Blog Counter