نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
قوه مجریه، قوه مقننه، گوجه فرنگی
داشتم با همکارانم خدا حافظی می کردم که بیایم خانه دیدم "جیمز" من را صدا می کند. فهمیدم که باز سر خاورمیانه است. این بنده خدا یکی از فک و فامیل های نامزدش در آمریکا سرباز است و در ماموریت عراق به سر می برد. از همان ده دوازده ماه پیش که "جیمز" دوست دخترش را به "نامزد" آپ گرید کرد با دقت تمام خبرهای خاورمیانه را دنبال می کند.
وقتی وارد دفترش شدم خیلی مودبانه به من گفت که یک چیزی را نمی فهمد. پرسیدم چه چیز را؟ گفت امروز رئیس جمهور ایران رفته بوده به مجلس ایران؟ گفتم بله. گفت بصورت رسمی رفته بوده یا غیر رسمی؟ گفتم بصورت کاملا رسمی برای ارائه بودجه سال آینده شمسی مملکت. گفت ببخشید که من می پرسم ها ولی رئیس جمهور در ایران چکاره است؟ یعنی حدود و اندازه های قدرتش تا چه حد است؟ گفتم که رئیس قوه مجریه است و مسئول اجرای کارهای مملکت می باشد. درضمن طبق قانون اساسی دومین شخص پرقدرت مملکت است پس از رهبری. پرسید حدود اختیارات مجلس چیست؟ گفتم رئیس مجلس بالاترین مقام قوه مقننه در کشور است.
دیدم که دارد به صفحه مانیتورش نگاه می کند و با من من می خواهد سوالی بپرسد. گفتم بگو، ناراحت نباش. با خجالت پرسید که ببین من این را نمی فهمم که وقتی رئیس قوه مجریه به صورت رسمی به مجلس می رود "گوجه فرنگی" این وسط چه نقشی دارد؟
بعد مانیتورش را گرداند و خبر را نشانم داد! قضیه اینکه نمایندگان پرسیده بودند که چرا گوجه 3000 تومان است و احمدی نژاد گفته بود نخیر 1200 تومان است در میدان تره بار محله ما را واو به واو ترجمه کرده بودند لاکردارها و وسط خبرهای یاهو (اگر اشتباه نکنم) گذاشته بودندش! نگاه درمانده و پرسوالش را به من دوخت و منتظر جواب ماند. با تته پته گفتم خوب این یک ....یک.... می دانی یک....آهان،..... این یک مثال بود که نمایندگان مردم برای رئیس جمهورزدند تا از خرابی وضع تورم گلایه کرده باشند.
قانع نشد. پرسید مگر در ایران دولت مسئول گوجه فرنگی است؟ پس کارهای دیگرش را که می کند؟ برنامه های کلان کشور را که تعیین و نظارت می کند؟ آیا برای همه سبزیجات و میوه ها اینگونه است؟ مثلا سیر یا سیب زمینی؟ درثانی مگر ایران وزیر بازرگانی و کشاورزی و این حرفها ندارد که از رئیس جمهور که رسما در مجلس است برای ارائه بودجه نرخ گوجه فرنگی را می پرسند. قاعدتا باید در مجلس از نرخ تورم و این حرفها صحبت کنند نه نرخ گوجه فرنگی.
دیدم راست می گوید ولی ذهن غربی او نمی تواند وضعیت اقتصاد و سیاست ما را درک نماید. ادامه داد حالا او چرا با نمایندگان دهن به دهن شده؟ فکر می کنم می بایست بگوید که قضیه را با وزرا یا مشاوران کشاورزی اش مطرح می کند و آنان به مجلس پاسخ خواهند داد. دیدم ای بابا این طرف خیلی قضیه را جدی گرفته. البته حق هم دارد وقتی مشروح این بگو مگو توی یاهو منتشر شده پس لابد خبر مهمی بوده که آمده (ازدید او البته!)
گفتم ببین من باید بروم دیرم شده کاری نداری؟ فردا برایت همه چیز را توضیح می دهم. گفت وایسا یک لحظه، آقای رئیس جمهورتان گفته اند که در محله ایشان گوجه 1200 تومان است، حالا اگر کسی نتوانست به محله ایشان برود تا گوجه بخرد یا در شهرهای دیگر بود چه؟ آیا آنجا هم همین قیمت است؟ نماینده مجلس که می گوید این محصول 3000 واحد پول شماست (طفلک خیال کرده تومان واحد پول ایران است!) ادعای او با پاسخ رئیس جمهور دقیقا 250 درصد تفاوت دارد. این خیلی عجیب است. نماینده نمی تواند حرف الکی بزند چون در پرونده اش ثبت می شود و دور دیگر مردم به حزب او و خود او رای نمی دهند! رئیس جمهور هم همینطور، اگر چیزی را بدون حساب بگوید حزبش دیگر او را کاندید نمی کند! (طرز تفکر را حال می کنید جان من؟)
دیدم دیگر دارد کلافه ام می کند. گفتم ببین آقاجان من باید بروم کار و زندگی دارم. فردا صبح مثل بچه آدم یک قهوه بزرگ برای من بخر با کیک یزدی (اینجا به آن "مافین" می گویند!) تا بنشینم یک ده دقیقه ای برایت حسابی توضیح بدهم همه چیز را.
می دانید چه است؟ هی دارم فکر می کنم که فردا جواب این بابا را چه بدهم. آخر رئیس قوه مجریه چه ربطی دارد به گوجه فرنگی آن هم وسط جلسه رسمی قوه مقننه؟ من مخالف سوال و جواب از مسولین نیستم ولی خوب چطور به این بابا حالی کنم در ایران چه خبر است؟
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
2 Comments:
Anonymous Anonymous said...
سلام .. راست میگویید این مردم امریکا همه چیز را با کشور خودشان مقایسه
میکنن .. نمیدونن در مملکت گل و بلبل ما :وزیر دفاع راجع به روسری خانما
حرف میزنه وزیر اموزش پرورش راجع به ساخت موشک و خوب رییس جمهور
هم که انچه خوبان همه دارند...ایشان یکجا ...به آب.. آره و اینا

مطلب عالی بود :بعد از۲ سال در امریکا واقعا خندیدم

Anonymous Anonymous said...
۲سال بود چیزی به این بامزگی نخونده بودم والبته تلخ برای ما ایرانیها ..

یک دوراز وطن

Free Blog Counter