نگاهی دیگر، نگاه ما
خیلی وقتها در زندگی لازم است که از نگاهی دیگر به قضایا بنگریم، از زاویه‌ای جدید. نگاه ما باید نگاهی دیگر بشود و نگاهی دیگر نگاه ما
پریشانی از جانب گوینده نیست،‌ از راوی است
این خبر با تیتر «اظهارات پريشان بوش درباره ايران در كنفرانس با مالكي» بر روی وبسایت بازتاب آمده. در تمام طول خبر تنها پاراگراف زیر است که از زبان جرج بوش درباره ایران نقل قول شده:
بوش همچنين با اشاره به موضوع دخالت‌هاي خارجي در عراق از جمله ادعاي برخي از رسانه‌هاي غربي در مورد دخالت ايران در امور داخلي عراق، مدعي شد: به اعتقاد من ايراني‌ها از دموكراسي مي‌ترسند و به دليل همين ترس است كه ثبات لبنان را متزلزل كرده‌اند و از تشكيل حكومت متحد ملي در فلسطين نيز نگرانند! (توضیح:علامت تعجب از خود خبر متن بازتاب است) من به موضع گيري مالكي مبني بر آن كه از موضوع فعاليت دولت ايران در عراق نگران نيست و دولت ايران خود امور خود را مي‌گرداند احترام مي‌گذارم، اما بايد بگويم تمايل ايران براي دستيابي به سلاح هسته‌اي از ديد آمريكا بسيار نگران كننده است و آمريكا در حال حاضر تلاش مي‌كند با همكاري ديگر كشورهاي جهان پيام روشني را به ايراني‌ها ارسال كند كه اين پيام چيزي جز آن نيست كه ايران در حاشيه‌ و انزواي بيشتري قرار خواهد گرفت. من به فرهنگ ديرينه ايراني‌ها احترام مي‌گذارم و مشكلات من با ملت ايران نيست، مشكل من با حكومت اين كشور است. آمريكا در حال حاضر با جامعه جهاني همكاري‌هاي لازم را انجام مي‌دهد تا بتواند به راه حلي جهت متوقف ساختن فعاليت برنامه‌هاي هسته‌اي ايران برسد. نصحيت ما به حكومت ايران اين است: نه براي منابع استراتژيك خود بلكه به سود منافع خود انتخاب درست و تصميم درست را اتخاذ كنند.
حال شما خواننده عزیز بگوئید که کجای این سخنان از نظر شما با تیتر مطلب که صفت «پریشان» را به این سخنان نسبت می دهد هم خوانی دارد؟ ممکن است جرج بوش مزخرف زیاد گفته باشد (که گفته) و بنظر هالو بیاید (که شاید باشد) و درباره وی و سوتی هائی که داده جوک های فراوان در افواه مردم جهان بگردد ولی کجای این پاراگراف بالا «پریشان» است؟ اتفاقا بسیار هم متین و معقول و با احترام و منطقی بیان شده. حالا جرج بوش اینگونه حرف زدن را کی و کجا یاد گرفته موضوع بحث ما نیست، مسئله نحوه آماده سازی خبر است.
ما در کشوری زندگی می کنیم که حتی اظهارات محترمانه یک رئیس دولت دیگر درباره مردمان کشورمان و سیاست های وی درقبال دولت مان باید «پریشان» خوانده شود و احیانا تا حد امکان با فحش و بد و بیراه و علامت تعجب و کسره و ضمه اضافه و اسمایلی چت قاطی گردد تا اجازه پخش شدن از بلندگوهای نظام و یا بر روی وبسایت های نیمه خصوصی-نیمه دولتی مثل بازتاب را بگیرد. آنوقت می خواهیم نامه های رئیس جمهور ما (که از نظر شان دیپلماتیک مقام اول کشور نیست بر خلاف بوش که مقام اول کشور خودش است - در ایران رهبر مقام اول کشور است) به مردم آمریکا را شبکه های رادیو تلویزیونی آنان با آب طلا بر ورق نقره بنگارند و همه به به و چه چه کنند و کرور کرور به راه حق بگروند.
خیر قربان راه حق این نیست که اظهارات کسی را با دشنام و علامت تعجب نقل کنی. تو امانت دار حرفهای طرف هستی،‌ هر کس که باشد. راه حق این است که از توهین و نقل قول خلاف واقع یا مخلوط با نظر خودت بپرهیزی. در این راه (و فقط از این منظر خاص) می توانم بگویم رسانه های آمریکا بسیار بیشتر و پیشتر از ما به راه حق می روند. فقط وقت شان را به انجام کار مفید می گذرانند نه نوشته نامه پنج صفحه ای خطاب به دیگران.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Free Blog Counter